Welcome to Online Film Home
Home :: Film News :: Find a Birthday :: Dark version :: Persian Weblog :: Forum :: Contact
  تالار گفتمان بحث آزاد تالار گفتمان بحث آزاد

 خوش آمديد مهمان                                 عضو شويد  وارد شويد جستجو  فهرست اعضای تالار

  تالار
  بحث آزاد

نسخه مناسب چاپ ارسال ج1608;ابيه  ارسال موضوع جديد

موضوع «روز دادرسي نزديک است.»
فرستنده بامشاد در تاريخ 31 ژانويه 2025 ساعت 11:31 بعدازظهر  
محل اقامت: دانمارک   تاريخ عضويت: 05 آگوست 2004   تعداد ارساليها: 978   مشاهده ی مشخصات بامشاد مشخصات  جستجوی ارساليهای ديگر بامشادجستجو نقل قول ارسالی بامشادنقل قول

mnourizad
به نام خدای آزادی
«روز دادرسی نزدیک است.»

فاطمه ملکی
۱۲ بهمن ۱۴۰۳

پرده اول:
روز چهارشنبه ۱۰ بهمن به اوین رفتم؛ پس از یک ماه. ماهی پر از تنش.
ملاقات حضوری بود. برگه پذیرش را گرفتم، به سالن بالا رفتم. برگه را به سرباز مراقب دادم، او هم به خانم مراقب داد. منتظر نشستم. همه ملاقات کنندگان رفتند و من ماندم؛ به اعتراض به خانم مراقب گفتم: چرا نام مرا نخواندید؟ گفت: شما برگه پذیرش نداشتید؛ با تعجب رو به سرباز کردم؛ او پذیرفت که برگه را از من گرفته. تماس گرفتند؛ آقای حق جو گفته بودند: منتظر باشند.
منتظر ماندم خبری نشد. پایین رفتم؛ دوباره بالا آمدم. بالاخره بعد از مدتی معطلی بی‌دلیل به سالن ملاقات رفتیم. این بار آقای نوری‌زاد به انتظار نشسته بودند.
حال عمومیشان خوب بود، ولی همچنان سرگیجه و تاری دید داشتند و گفتند: قرار است هفته آینده برای انجام اسکن و ام آر آی اعزام شوند.
در باره تابلوهای خطاطی توضیح دادند که باید دریافت می‌کردیم و ماجراهای مختلف.

کارت تلفن و بانکی ایشان همچنان مسدود است!
ورود ایشان را هم به کارگاه معرق ممنوع کرده اند!
بگویید: این کارها اگر شکنجه نیست؛ اسمش چیست؟!
جالب است که این آقایان؛ اصلا به روی خود نمی‌آورند که باید زندانیان سیاسی را آزاد کنند و اینقدر آنان را تحت فشار قرار ندهند. آنها باید بدانند روز دادرسی نزدیک است.

پرده دوم:
به سالن بالا که رسیدیم با صحنه ای دردناک روبرو شدیم؛ پسر خانم ستوده زخمی، دست‌ها از پشت بسته، خم شده بسوی مادربزرگی که بر روی زمین افتاده و پدربزرگی بر روی صندلی نشسته و نظاره گر است و ….
که گزارش آن منتشر شد.
از آنجا بیرون آمدیم ولی خانم ستوده را ندیدم، دوباره به داخل برگشتم؛ نبودند. تماس گرفتم پاسخی دریافت نکردم؛ برایشان پیام دادم.

پرده سوم:
آقای خندان در اعتصاب، تلفنشان قطع، آسیب مادرشان و زخمی شدن پسرشان و آسیب روحی به خانواده، فقط به خاطر اینکه آقایان میلشان با ملاقات حضوری نبوده و از همه مهم تر؛
لرزه به جان مادری انداختند که هفته ها مانع از دیدار او با همسرش شده اند، آنهم به خاطر نپذیرفتن "حجاب_اجباری".

پرده آخر:
پرده ها را ببندیم؛
بیش از این نگوییم.
بزودی پرده ها خواهد افتاد
و صحنه ها تغییر خواهد کرد.
امیدواریم هرچه خیر و صلاح است بر روی صحنه بنمایش در آید.

فاطمه ملکی
۱۲ بهمن ۱۴۰۳

#محمدنوریزاد #رضاخندان #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #محمد_نوریزاد_آزاد_باید_گردد #FreeNourizad


«روز دادرسی نزدیک است.»

 
 
 
 
 
View this post on Instagram
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

A post shared by Mohammad Nourizad (@mnourizad)




برای ارسال پاسخ به اين مورد بايد وارد شويد
برای استفاده از تالار گفتمان بايد عضو شويد

ارسال جوابيه  ارسال موضوع جديد


 
جستجو
جستجوی فيلم، کارگردان، بازيگر..:

fa en


سايت های سينمايی!
 

Find a birthday!


پيوندها
 
مجله ۲۴
آدم برفی ها
دیتابیس فارسی فیلم های سینمایی
کافه سينما
سينمای ما
سينمای آزاد
 

اخبار روز ايران

[ Yahoo! News Search ]

Search Yahoo! here
 
 [ Yahoo! ]



options