m.yazdanikhorram
از صفحه اینستاگرام میم یزدانی خرم . ایستادن... حمیدرضا صدر یک بار دربارهی ناصر حجازی گفت «او این حس را به دیگر همبازیانِ خود منتقل میکرد که من پشت شما هستم. من هستم». تیغهایی که علیه حسین حسینی کشیدهاند بیشباهت نیست به تنهایی نمادینِ دروازهبانها. از چپوراست دارند او را «میزنند».
تقریبن تمام نهادهای فوتبالی، نیمه فوتبالی و حالا غیرفوتبالی او را احضار کردهاند که چرا آن دختر جوان را « محافظت» کرد که باید میگذاشت او را تادیب و تنبیه و تحقیر و تکفیر کنند اما دروازهبان ایستاد. فوتبال میدانیست ملتهب که همیشه برای ایدهئولوگها جذاب بوده. اما روی دیگرش تمردیست که ناگاه تمامِ آرمانگرایی و «نورافشانی»های در سطح خیابانشان را تار میکند. حسینی در یک لحظه تصمیم گرفت همان کاری را بکند که باید میکرد. کنارنکشیدن. سر را نچرخاندن. جالب اینکه او اصولن بازیکن آرامیست برعکس بسیاری از دروازهبانهای اسطورهای ما. و همین اهمیت کارش را دوچندان میکند. اینکه در وضعیتی مملو از فشار که تلاش شده رام باشد تو «کار» خودت را بکنی. گلزدنها و گلخوردنها خاطره میشوند ولی منشها همیشه «حال» هستند. معاصر. ما حجازی را دوره میکنیم، عابدزاده را تماشا، دایی و وریا را از یاد نمی بریم چون آنها از معنای مرسوم و مصطلحِ فوتبالیست بودن عبور کرده و هویتی فراتر از یک «بازی» پیدا کردهاند. هرچه ساختار نورخواه تلاش کند تا این هویتها کنترل شوند اما آن یک «لحظه» کار خودش را میکند. آن لحظهای که حسین حسینی تصمیم میگیرد عقب نرود و از هموطناش دفاع کند. از هموطنی عاشق فوتبال از زنی که سالها او را از استادیومها محروم کردند و حالا انگار شوری چندده ساله را از چند نسل در دویدن و میلاش آشکار میکند. مگر کار دروازهبان محافظت از دروازه نیست؟ ایستادن؟ مگر او آخرین نفر نیست که باید مقابلِ مهاجمان بایستد؟ ناکامشان کند و اجازه ندهد شکست رقم بخورد؟ حسینی چنین کرد. سالها بعد کسی یادش نمیآید بازی چندچند شد اما همه به خاطر خواهند داشت که حسینی بخش بزرگی از ملتاش را ناامید نکرد و ایستاد. هر فشار و محرومیتی که برای او لحاظ کنند بیاهمیت است چه او از انسان «دفاع» کرده. فوتبال با چنین رفتارهایی باشکوهترین شده وگرنه بسیاری میخواهند فقط یک «بازی» بماند و حسینی بازیِ بازی خواهان را به هم زد. جملهی «فدای سر هوادار خانم» اگر صدهزار بار هم تکذیب شود در یادها حک شده. بله کسانی آن پشت هستند. آخرین نفرها که همیشه نتیجه را با ایستادن عوض میکنند. آنها که حواسشان هست که فوتبال و شورِ آن جنسیت نمیشناسد و باید از آنها «دفاع» کرد.
سپهر شيراني اهل زاهدان 18 ساله دانشجو قتل در اثر شکنجه آتش به اختياران
|