امنیت در سرزمین عجائب
از کانال تلگرام بیژن اشتری
من در این چهل و پنج سالی که افتخار زیستن در عصر مبارک جمهوری اسلامی را داشتهام در حوزه امنیت این نظام مقدس شاهد عجایبی بودم که آخرین نمونهاش بازداشت کردن کل خبرنگاران شاغل دریک ساختمان سه طبقه در میدان آرژانتین تهران است.یعنی کلا آش را با جاش مال خود کردهاند.این خبر را که خواندم یاد چند نمونه دیگر افتادم که گفتم بد نیست به مناسبت ایام مبارک دهه فجر خدمتتون یادآور شوم.بیست سال پیش یا شاید هم سی سال پیش آقای رامین جهانبگلو را که استاد دانشگاه بود و جرمش این بود که بیش از حد درباره فواید پرهیز از خشونت در مبارزات سیاسی سخن میگفت دستگیرش کردند.طفلک چند روزی زندان بود و بعد آزادش کردند اما جناب جهانبگلو به جای اینکه از زندان به منزل برود و یک آب خنکی بخورد تا آب خنک خوردن در زندان یادش برود مستقیم از زندان اوین رفت به دفتر یک خبرگزاری حکومتی و در آنجا اعلام کرد که« من اومدم برای مصاحبه».خودش تک و تنها رفته بودها، بدون هیچ ماموری،دقیقا با پای خودش.جناب جهانبگلو که در زندان با سیمای رئوف و مهربان برادران امنیتی از نزدیک مواجه شده بود در «مصاحبه»اش به همه گناهان کرده و نکرده خود اعتراف کرد.تا آن زمان همه اعترافات اجباری در جلو دوربین تلویزیون در بازداشتگاه یا با حضور ماموران بود اما این یکی کاملا کاملا «آزادانه» بود و دیگری کسی نمیتوانست بگوید اجباری بوده.تجربه موفقی بود انصافا، اما نفهمیدم چرا ادامه نیافت. یک مورد از عجایب امنیتی دیگر که اخیرا مطلع شدم مربوط میشود به یک نظریهپرداز چپگرا که در همین رشت خودمون از طریق فضای مجازی نظرات خودش را بیان میکرد.اتفاقا جوان معقول و متعادلی هم هست با توجه به نوشتههایش.از زبان خودش شنیدم که یک بار بیست مامور امنیتی به همراه یک پهپاد به سراغش آمده و دستگیرش کرده بودند.بله پهپاد از آن بالا مواظب بوده مبادا مظنون فرار کند.بیست نفر هم لابد به نظرتان خیلی زیاد است.این به خاطر تعداد بالای ماموران در نهادهاست اما یک زمانی این نهادهای محترم مأموران چندان زیادی نداشتند.و نمونهاش هم ماجرای خود من .فکر کنم اواخر دهه هفتاد بود.تلفن به صدا درآمد و یکی از آن ور خط گفت شما باید فردا به فلان اتاق در فلان ساختمان مراجعه کنید.ضمنا همه کتابها و مطالبی هم که تا حالا چاپ کردی با خودت بیار.توجه کردید؟یعنی متهم باید خودش با پای خودش بیاد خدمت جناب بازجو و تازه مدارک جرمش را هم باید خودش بیارررررره.منم چرخ دستی مامانم رو برداشتم و همه کتابها و مدارک جرمم را چپاندم داخلش و مستقیم رفتم خدمت جناب بازجو.بقیش رو فردا مینویسم ....
بیژن اشتری Instagram @bijan_ashtari
از کانال تلگرام بیژن اشتری
امنیت در سرزمین عجائب
سپهر شيراني اهل زاهدان 18 ساله دانشجو قتل در اثر شکنجه آتش به اختياران
|