در این روزگار تن و وطن به هم پیوند خوردهترین اتفاقها هستند
از اينستاگرام ميم. يزدانی خرم یکشنبه ۷ آبان ۱۴۰۲ | 29-10-2023
سرخها بیهوده سرخ نشدهاند. دختری در حالِ تماشای قابِ درخشانِ جمشید بایرامی. عکسی که خود بایرامی از دختری که مشغولِ تماشای قابِ درخشانتش است برداشته. دو بدن به هم نگاه میکنند. یکی وطن و دیگری با تن. بهجرات میگویم که در این روزگار تن و وطن به هم ویوند خوردهترین اتفاقها هستند. شاید بتوان گفت از یک سالواندی پیش بیش از پیش سرخها، سبزها و سفیدها در وضعیتِ تنهایی که به آنها بسته و وابستهاند معنا دارند. هیچگاه در سالهایی که من تجربه کردم چنین این مفهوم رنگدار نشده و هیچگاه چنین مرگهای جوان و ناجوانمردانه این وطن را؛ ما را خود نداشته. پس ما «زنده» هستیم. زیر آوار زنده هستیم و خبرها، عکسها و رنجها زندهترمان کرده. من میبالم به مردمانی که دیگر مُردن، کشتهشدن و زخمخوردن دیگری برایشان «عادی» نمیشود. در نهایتِ سرخی و سفیدی و سبزیست که نور خود را مینمایانَد و به شما قول میدهم که همینطور که این دختر با مویِ بافته وطناش را نگاه میکند و پر لجهی رنگها و تصوری که چیدمانِ بایرامی ساخته غرق میشود، ما نیز به «دیگری» متوجه هستیم. این باور به دیگریست که باعث میشود هزارانهزار فریاد بزنند «بر آرمیتا چه گذشته»؟ بیجانشدهگان باجان نمیشوند اما ردشان میماند. مگر نه اینکه خون سرخ است و سرخی اشارت است به زندهگی و ریختن زندهگی آن را دوچندان زندهتر میکند. به یاد آورید آن آیهی انجیل یوحنا را که «آمین، آمین که اگر دانهی گندم بر خاک اوفتد و نمیرد، تنها ماند، ولیک گر بمیرد بسیار ثمر آورد». این استعارهی تلخیست اما در عمقِ جهان ایرانی و عرفان ما مکرر دیده و خوانده شده. «کی ز مُردن کم شدم»؟ وطن ما مملو از این دانههاست که بسیار ثمر میآورند. اندوه همدمِ ماست اما چارهای جز ایستادن نیست که رودکی نوشت « اندر بلای سخت پدید آید/ فضل و بزرگواری و سالاری». پس راه کناره وجود ندارد و همین توجه به رنجها و «دیگری»ست که یک وطن را وطن میکند حتا اگر آن تن در وطن نباشد. بسیاری از ما کبودپوش روزگار هستیم در بطونمان اما نباید دل سست داریم که چه خواهدشد؟ بشود، مهم نقشِ من است که باید رقم بزنم. به هر نحوی. یکی درخت مینشاند یکی کودکان را در آغوش میکشد، یکی دیگر راویست و آندیگر کلمات را بدرقه میکند. ما هزاران سال «ایران» بودهایم. این نه تفاخر که اشارتیست به اینکه ما پشتگرمِ تاریخ هستیم و این واقعیت را هیچ حرامیای نمیتواند تغییر دهد. ما دچار ایران هستیم و ایران دچار ما. این سرخی همان تاریخ است. دانه که در خون افتد حی و ناب بلند میشود چونان این دختر...
عاطفه نعامی
عاطفه نعامی قربانی تازه جنایت نیروهای امنیتی
|