m.yazdanikhorrams.
من برای شهرام شبپره بسیار احترام قائل هستم. این خواننده و آهنگسازِ پاپ که هفتادوشش سال دارد خودش را به یکی از خاطراتِ دورهای از زندهگی چندین نسل تبدیل کرد. فارغ از اینکه یکی جَز دههی شصت جنوب آمریکا را میپسندد یا شیفتهی پینکفلوید است، یکی با آواز شجریان سرمست میشود و دیگری آثاری که باخ برای «هارپ» نوشت مهمان دائم گوشاش است، مهم این است که بسیاری از ما خواسته یا ناخواسته در معرضِ «شهرام شبپره» بودهایم. او ترکیبی شگفت است. مملو از شوری لایزال و آهنگهایی اغلب شاد که هزارانهزار ایرانیها از آن برای اوقاتِ «شاد» خود بهره میبرند. در دههی شصت و اوایل دههی هفتاد در آن مهمانیهای یواشکی ازدواج بسیاری با ترانهها و «ریتم» او همراه شدهاند. در سالهای اخیر و با افزایشِ حضورش در فضای مجازی و مصاحبههایی که انجام میداد بسیار از «صداقت»اش حظ بردم. به قولِ دوستی که حالا سالهاست آمریکاست و رمان به انگلیسی مینویسد و طرفدار سرسخت شهرام بود «انگار همهی ما ته تهِ وجودمان دوستاش داشتیم». این را قبول دارم و این را هم که حداقل در فضای موسوم به روشنفکری که بسیاری از ما در آن رشد کردیم نمیشد گفت «من شهرام شبپره را دوست دارم». همانجور که این را نمیشد دربارهی فوتبال، تماشای فیلمهای اکشن و بسیاری چیزهای دیگر گفت. شبپره برای من در ترانهی درخشان «تو میتونی دلمو شاد کنی» ماندگار است و البته دهها لحظهای که شادیهای اندکِ روزگار را دیدهام و حضورش.
دایی کوچک من در دههی شصت عاشق ماشینهای آمریکایی بود و یک بیوک نخودی داشت که سیستمِ پخش هیولایی داشت در زمان خودش و بارها کمیته او را گرفت به همین خاطر. او و دوستاناش عصرهای تابستانی کنار این ماشین میایستادند و صدای شهرام را بلند میکردند و مادربزرگ من حرص میخورد که الان «شر» میشود. و این حس سرخوشانهی چند جوان که مخمورِ تمامشدنِ جنگ بودند و گمان میکردند آینده از آن آنهاست هیچگاه از یادم نمیرود و موزیک شهرام که قاطی میشد با خندههاشان. از آن جمع دو نفر، جوان مُردند، دایی من جز غم نصیب نداشت و دو دیگر هم از ایران رفتند. اما من به یاد میآورم آن رقص و نورِ تابستانی خنکای غروب را که بر شیشههای ماشین مینشست. و شهرام شبپره برای بسیاری چنین از تلخیِ واقعیت کاسته و این اصلن کار کم و سادهای نیست که بیتردید او در این مفهوم «مُسبب لذت دقایق» بود. من برای این مرد احترام عمیق قائلام چون جوانی مدامی بود که میتوانست و میتواند لبخند بر لبها بیاورد. او هیچگاه پیر نشد پس آقای شبپره ممنون بابت این جوانی.
از صفحه اينستاگرام ميم. يزدانی خرم https://www.instagram.com/p/Cuho0a9rVkN/
عاطفه نعامی
عاطفه نعامی قربانی تازه جنایت نیروهای امنیتی
|