Welcome to Online Film Home
Home :: Film News :: Find a Birthday :: Dark version :: Persian Weblog :: Forum :: Contact
  تالار گفتمان بحث آزاد تالار گفتمان بحث آزاد

 خوش آمديد مهمان                                 عضو شويد  وارد شويد جستجو  فهرست اعضای تالار

  تالار
  بحث آزاد

نسخه مناسب چاپ ارسال ج1608;ابيه  ارسال موضوع جديد

موضوع «انقلاب فرهنگی.. و قربانیان خاموش»
فرستنده Parsa_Ghobadi در تاريخ 04 آوريل 2023 ساعت 12:44 بعدازظهر  
محل اقامت: Iran   تاريخ عضويت: 12 مارس 2023   تعداد ارساليها: ۴۰   مشاهده ی مشخصات Parsa_Ghobadi مشخصات  جستجوی ارساليهای ديگر Parsa_Ghobadiجستجو نقل قول ارسالی Parsa_Ghobadiنقل قول
برای قربانیان خاموش

#A 417

از کانال تلگرام «مجمع دیوانگان»
https://t.me/divanesara/1663

آرمان امیری @armanparian - خبرها می‌گویند مغازه‌ی پلمپ شده در مشهد دوباره بازگشایی شده. همان مغازه‌ی معروف که از دوربین مداربسته‌اش صحنه‌ی حمله با ظرف ماست ثبت شد. تصاویری هم نشان می‌دهند که گروهی از مردم برای حمایت از صاحب مغازه مراجعه کرده و کسب و کارش را حمایت می‌کنند. زیبایی این تصویر برای من چیزی بیش از نمایش اتحاد است: من به وضعیتی فکر می‌کنم که شاید دیگر شاهد تکرار «قربانیان خاموش» نباشیم.

جنایت‌های آشکار در رژیم‌های استبدادی، هرقدر موحش، هرقدر فجیع و هرقدر تکان‌دهنده که باشند، دست‌کم فرصت «سوگواری» را به قربانیانشان می‌دهند. من می‌گویم سوگواری مهم است. بسیار مهم. از داغدیده‌ها بپرسید. فرصت گریستن، موقعیت مظلوم بودن، و امکان کسب هم‌دلی‌هایی که کارکرد مرهم زخم دارند. برخی قربانیان حتی تا جایگاه قهرمانان ملی بالا می‌روند. حساب سود و زیان نیست. نمی‌خواهم بگویم در برابر درد و رنجی که تحمل کرده‌اند، در برابر عمری که در زندان به سر برده‌اند و ای بسا در برابر جان عزیزی که از کف داده‌اند جبران مافاتی در کار خواهد بود؛ اما تسکینی هست و تسلایی. این مهم است؛ دست‌کم وقتی بدانیم شمار بسیار زیادی از قربانیان، از همین امکان حداقلی هم محروم بوده‌اند.

وقتی قرار بر بازخوانی فهرست جنایت‌های رژیم باشد، همه به سراغ بزنگاه‌های قتل و کشتار و زندان می‌روند؛ سراغ ۹۸، ۹۶، ۸۸، ۶۷ و ... فهرست این قربانیان مستقیم دیر یا زود مشخص می‌شود و دست‌کم امیدی هست به دادخواهی‌شان؛ اما گروه دیگری هستند که نه تنها در پیشگاه تاریخ، که ای بسا در نزد نزدیک‌ترین عزیزان‌شان هم اصلا به عنوان یک قربانی ثبت نشده‌اند؛ آنقدر مهجور که گاه حتی خودشان هم فراموش می‌کنند (یا شرم دارند که با خود تکرار کنند) ده‌ها سال درد و رنجی که کشیده‌اند چیزی جز یک ظلم آشکار نبوده است.

نخستین بزنگاهی که من برای این قربانیان خاموش می‌شناسم، بزنگاه «انقلاب فرهنگی» است. جایی که بجز تعداد زیادی از اساتید دانشگاه (که احتمالا نام این‌ها را می‌شود بالاخره پیدا کرد) هزاران دانشجو را از دانشگاه اخراج و برای همیشه از تحصیل محروم کردند. سفلگان تازه‌به‌دوران رسیده‌ی انقلابی، خیلی خوب می‌دانستند که اگر قرار باشد ریشه‌ی یک انسان، یعنی تبارش را و امکان مقاومت و تداوم‌ش را بسوزانید، بهترین روش آن است که راه معیشت‌اش را سد کنید. هزاران قربانی انقلاب فرهنگی، برجسته‌ترین استعدادهای جوان دوران خود بودند که می‌توانستند پس از فارغ التحصیلی مدارج رشد اجتماعی و اقتصادی را طی کنند. اخراج از دانشگاه اما فقط یک تنبیه موقت نبود؛ برای بخش بزرگی از این گروه، نابودی تمامی آینده‌ی خودشان و حتی خانواده‌هایشان بود.

بعدها که همان رویکرد «تصفیه» به شکل نهادهای «گزینش» به تمامی ادارات و ارگان‌های کشور تسری یافت، این وضعیت ابعاد اصلی خودش را بیشتر نشان داد. چه تعداد انسان که پشت صافی این گزینش‌ها باقی ماندند و از کمترین امکان اشتغال و معاش باز ماندند تا به صورتی کاملا سیستماتیک و برنامه‌ریزی‌شده شاهد یکی از بزرگترین پروژه‌های «مهندسی اجتماعی» باشیم. پروژه‌ی «مستضعف‌سازی مخالفان»؛ درست به موازات پروژه‌ی تزریق رانت‌های معیشتی، کاری و البته تحصیلی، برای پروردن نسلی از نخبگان رانتی که به مرور کل ترکیب‌بندی جامعه را تغییر دادند.

گاهی می‌شنوم که فلان عکاس سابق خبرگزاری فارس، یا فلان همکار سابق با کیهان و صداوسیما و دیگر نهادهای معلوم‌الحال حکومتی، حالا تغییر موضع داده و افتخارآفرین شده و جوایز بین‌المللی دریافت می‌کند. البته که خبر خوبی است. هرکسی از هرجا حساب خودش را از این حکومت نفرینی جدا کند مایه‌ی خرسندی است، اما رفقا، حواس‌تان هست که خیلی‌ها اصلا نام‌شان شنیده نمی‌شود، چون همان زمان هم حاضر نبودند ولو گرسنگی و بیکاری را با خفت همکاری در این نهادهای کثیف عوض کنند؟

البته که وقتی گزینش‌ها حتی بدیهی‌ترین فرصت‌های شغلی را شامل می‌شد، قابل درک بود که «تقیّه» کردن، اندکی ریش و گاهی چادر و دو رکعت نماز نمایشی برای بقا را بخش بزرگی از جامعه بپذیرد. جای شماتت هم نیست؛ اما آیا نمی‌شناسیم در نزدیک‌ترین اطرافیان خود کسانی را که تن به همین مقدار هم ندادند و البته که جا ماندند و عقب افتادند، یا ناچار به آوارگی شدند (و نه مهاجرت که حتما از جنس دیگری است) و در هیچ یک از موارد هم به عنوان «قربانی» کسی با آن‌ها هم‌دلی نکرد که ای بسا سرکوفت شنیدند و شماتت شدند بابت کلّه‌شقی و بی‌عرضگی!

برای مطالعه‌ی ادامه‌ی یادداشت اینجا کلیک کرده و یا از گزینه‌ی INSTANT VIEW استفاده کنید.


کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
برای قربانیان خاموش


پارسا قبادی رو کور کردند

برای ارسال پاسخ به اين مورد بايد وارد شويد
برای استفاده از تالار گفتمان بايد عضو شويد

ارسال جوابيه  ارسال موضوع جديد


 
جستجو
جستجوی فيلم، کارگردان، بازيگر..:

fa en


سايت های سينمايی!
 

Find a birthday!


پيوندها
 
مجله ۲۴
آدم برفی ها
دیتابیس فارسی فیلم های سینمایی
کافه سينما
سينمای ما
سينمای آزاد
 

اخبار روز ايران

[ Yahoo! News Search ]

Search Yahoo! here
 
 [ Yahoo! ]



options