اختصاصی؛ روایت فائزه هاشمی از زندان و همبندیان تا اعتراضات و اپوزیسیون
۱۶ فروردین ۱۴۰۲ شیما شهرابی، ایرانوایر
از نافرمانی مدنی حمایت میکنم
یک فایل صوتی از صحبتهای «فائزه هاشمی»، فعال سیاسی و دختر «اکبر هاشمی رفسنجانی»، به «ایرانوایر» رسیده است که در آن خانم هاشمی درباره وضعیت زندان اوین وهمبندیانش، حجاب اجباری، موضوع رفراندوم و اپوزیسیون خارج از کشور صحبت کرده است. این فایل صوتی که بهصورت اختصاصی در اختیار «ایرانوایر» قرار گرفته، مربوط به روز دوشنبه۱۴فروردین و ساعاتی پیش از اتمام مرخصی فائزه هاشمی و بازگشت دوباره او به زندان است.
خانم هاشمی ۵مهر، در جریان اعتراضات سراسری بازداشت شد، او ۷فروردین به مرخصی آمد. وکیل خانم هاشمی گفته او با اتهامات «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی» و «اخلال در نظم و آسایش عمومی از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی»، به پنج سال زندان محکوم شده است. فائزه هاشمی در این فایل صوتی توضیح میدهد که در حال حاضر احکام پروندههای پیشین او به اجرا درآمده و هنوز حکم پنج سال زندان اخیرش به او ابلاغ نشده است.
*** همبندیهای بیگناه
فائزه هاشمی در ابتدای فایل صوتی از تحویل سال نو در زندان اوین و کنار دوستان و همبندیانش ابراز خشنودی میکند: «این کارهایی که در زندان برای نوروز کردیم، در خانه و خانواده نمیکردیم. ما در خانه همیشه هفتسین داریم، اما در زندان مهر و محبت و همدلی هم خیلی زیاد بود. بودن در کنار همبندیان خیلی خاطره خوبی بود. من نوروز ۱۳۹۲ میخواستم نوروز در کنار همبندیانم باشم که به زور بیرونم کردند، اما امسال خاطره خوبی برایم بود و دوستش داشتم.»
اشاره او به شش ماه زندانش در سال ۱۳۹۱ بر میگردد. با این که دوران حبس او قرار بود روز ۳۰اسفند۱۳۹۱ به پایان برسد و گمان میکرد سال را کنار همبندیانش تحویل میکند، اما یک روز جلوتر، یعنی روز ۲۹اسفند از زندان آزاد شد.
او در ادامه صحبتهایش در این فایل صوتی میگوید که من نوروز را در کنار بسیاری از آدمهایی بودم که بیگناه در زندان ماندهاند و بعد به همه نامهایی که به خاطر میآورد، اشاره میکند. اختصاصی؛ روایت فائزه هاشمی از زندان و همبندیان تا اعتراضات و اپوزیسیون
اول سراغ «مهوش ثابت» و «فریبا کمالآبادی»، از مدیران جامعه بهایی میرود که در سال ۱۳۹۲ هم شش ماه با آنها در همین بند زنان زندان اوین زندگی کرده بود. خانم ثابت و خانم کمال آبادی یکبار سال ۱۳۸۶ بازداشت و به ده سال زندان محکوم شدند. آنها سال ۱۳۹۶ پس از پایان دوره حبس آزاد شدند. حالا هر دو بار دیگر از ۹مرداد سال گذشته بازداشت شدهاند و در حالیکه هیچ فعالیتی نداشتهاند، بار دیگر هر کدام به ده سال زندان محکوم شدهاند. فائزه هاشمی میگوید: «الان مهوش ثابت ۷۰ ساله است و بعد از ده سال بخواهد بیاید بیرون، میشود ۸۰ ساله. آیا این عدالت است؟ این رافت اسلامی است؟ فریبا هم شصت و چند ساله است، خودتان وضعیتشان را در نظر بگیرید. آنها بدون هیچ گناهی زندان هستند. یک سری جرایمی به ظاهر برای اینها در کیفرخواست آمده، اما کیفرخواست را اصلا به آنها نمیدهند که بخوانند، از اتهاماتشان خبر ندارند و با وکیل ارتباط ندارند. همگی اینها نشاندهنده آن است که این اتهامات نمیتواند واقعیت داشته باشد.»
دیدار فائزه هاشمی با فریبا کمالآبادی و مهوش ثابت در سال ۱۳۹۶ و پس از آزادی آنها از زندان، با جنجالهای بسیاری همراه شد، تا جایی که اکبر هاشمی رفسنجانی، پدر او نیز تلویحا کار دخترش را غلط خواند.
او در این فایل صوتی در پاسخ به فردی که آن جنجالها را یادآوری میکند، میگوید: «نگاه من به بهاییها از زاویه حقوقبشر است. من به اعتقادشان کاری ندارم، من اعتقاد خودم را دارم و آنها هم اعتقاد خودشان را دارند، ولی از نگاه حقوقبشری قضاوت میکنم و اینکه شرایط اینها و برخوردی که با بهاییان میشود، به هیچوجه با مسائل حقوقبشری و حتی با دین ما مطابقت ندارد.»
و در اینباره مثال هم میزند: «مهوش تعریف میکند در هنگام بازجویی، بازجو میزده روی صندلی و چون ایشان رو به دیوار نشسته بوده، زانوهایش به دیوار میخورده، حالا در زندان عکسبرداری کردهاند و به او گفتهاند که زانوهایت شکستگی دارد؛ او چنین شرایطی دارد. بعد با این شرایط در هفتاد سالگی آدم زندانی باشد، آن هم بیگناه فقط بهدلیل این که بهایی است.»
او سپس سراغ دیگر زندانیانی که خودش با تاکید آنها را «زندانیان بیگناه» مینامد، میرود و میگوید: «ویدا ربانی روزنامهنگار با من همبند است. نیلوفر حامدی و الهه محمدی هم در زندان قرچک ورامین هستند، حتما روزنامهنگارهای دیگری هم در زندانهای دیگر هستند. چرا باید فردی را که یک خبر حقیقی منتشر کرده که هیچ کس آن را تکذیب نکرده، زندانی کرد؟ یعنی با منتشرکنندگان اخبار واقعی برخورد بدتری میشود تا افرادی که مسوول اعمال بد هستند.»
او سراغ خانوادههای مجاهدین، زندانیان محیطزیستی، فعالان حقوقبشر و نوکیشان مسیحی محبوس در زندان اوین هم میرود: «برخی در زندان هستند به جرم این که خانوادههایشان مجاهد بودهاند. یعنی خودشان کار خاصی انجام ندادهاند، اما محکومیتهای سنگین دارند. فعالان حقوقبشر مثل نرگس محمدی، محیط زیستیها مثل نیلوفر بیانی و سپیده کاشانی، دو نفر که تغییر دین دادهاند و مسیحی شدهاند، یا فعالان حقوق زنان، هیچکدام بر خلاف قانون کاری نکردهاند و متاسفانه بیگناه در زندان هستند. نکته جالب این است که الان بعد از عفو عمومی، کسانی بیشتر در زندان هستند که حرکتهای اصلاحطلبانه داشتهاند و دنبال براندازی نبودهاند. البته من خودم را اصلاحطلب نمیدانم. من الان دیگر تحولخواه هستم.»
اصلاحطلب نیستم، تحولخواهم
او در پاسخ به سوال یکی از حاضران درباره این که فرق تحول خواهی و براندازی در چیست، میگوید: «مثلا برای من مهم نیست که آقای خامنهای باشد یا نباشد، اما معتقدم حکومت دینی دیگر به درد اداره کشور نمیخورد، ما دین را داغون کردهایم . مثلا من معتقدم سیاست خارجی ما کاملا نادرست است و به قول آقای ظریف، میدان جای دیپلماسی را گرفته. فکر میکنم ما نیاز به یک تحول عظیم در سیاست خارجی داشته باشیم. موضوعات حقوقبشری در جامعه ما کلا فراموش شده است، اصلا مطابق قانون اساسی خودمان هم نیست. مثلا من میگویم همه زندانیان سیاسی باید آزاد شوند. اصلا زندانی سیاسی و محاکمه پشت درهای بسته در دادگاه امنیتی طبق قانون ما معنا ندارد. بنابراین فکر میکنم باید تغییر و تحولات اساسی در اداره کشور به وجود بیاوریم.»
او در بخش دیگری از این فایل صوتی توضیح میدهد که در حکومتهای دینی دست حاکمان برای ظلم بیشتر بازتر است و گفتههایش را تکمیل میکند: «میگویم تحولخواهم چون معتقدم حکومت دینی بیشتر دین را نابود میکند و با حکومتهای ایدئولوژیک بیشتر میتوان ظلم کرد. چون با باورهای مردم سروکار دارد، راحتتر میشود سواستفاده کرد و پشت این چیزها قایم شد.»
او «حجاب» را یکی از موضوعاتی میداند که نیاز به تغییر اساسی در نگرش حکومت دارد: «زمانی که در ۲۰۹ بودم، فرصت بیشتری برای مطالعه قرآن و نهجالبلاغه داشتم و مرور کردم. جالب است که درباره حجاب، ما کلا ۴ آیه داریم. اولین آیه حجاب به مردان توصیه شده که برچشمانشان حجاب بگذارند، دومین آیه مال زنان مومن است و سومین مال زنان پیامبر است، چهارمی هم مال زنان در سنین خاصی است که نیاز ندارند حجاب داشته باشند. در آیات دیگر برای برخی امور وعده دوزخ یا بهشت میگیریم. درباره حجاب هیچجا در قرآن نگفته اگر حجاب نداشته باشی به دوزخ میروی و یا اگر داشته باشی به بهشت میروی. فقط گفته اگر حجاب داشته باشی، رستگارتر هستی. در قرآن برای چیزهای دیگری مثل ریاکاری، دروغ گفتن، نفاق، ظلم، آدم کشی، عدم رعایت حقوق مردم وعده دوزخ داده شده است که همه اینها در بخشهایی از حکومت بهصورت شخصی یا سیستماتیک صورت میگیرد. با آنها کار ندارند، اما با حجاب کار داریم. پیوند زدن موضوع حجاب به هویت نظام از اول اشتباه بوده و از آن چیزهایی است که باید جدی با آن برخورد شود.»
از نافرمانی مدنی حمایت میکنم
او در بخش دیگری از این فایل صوتی از برداشتن حجاب اجباری در اماکن عمومی به شکل نافرمانی مدنی حمایت میکند و میگوید: «من نافرمانی مدنی زنان را تایید میکنم و کار درستی هم هست. وقتی حکومت نمیخواهد عاقلانه رفتار کند، مردم خودشان باید وارد شوند. چرا ما باید روی یک موضوع انقدر سماجت به خرج دهیم که قرآن هم روی آن آنقدر تاکید نمیکند؟»
او در پاسخ به سوال یکی از حضار که میگوید خودتان حاضرید در این نافرمانی مدنی شرکت کنید، میگوید: «نه این کار را نمیکنم چون من اعتقاد دارم به حجاب. اما از کسانی که اعتقاد ندارند و دوست دارند بیحجاب باشند، حمایت میکنم.»
فائزه هاشمی معتقد است که رفراندوم یکی از راههایی است که میتواند در موضوعاتی مثل «حجاب» یا «رابطه به آمریکا» نقش موثری ایفا کند: «رفراندم روش خیلی خوبی است و در قانون اساسی ما هم پیشبینی شده است، چهار نسل از انقلاب گذشته است. آیا ما انتظار داریم نسل چهارم و پنجم بعد از انقلاب عین افراد انقلابی دهه ۵۰ و ۶۰ فکر کنند؟ حتما اینجوری نیست؛ آن هم با عملکرد جمهوری اسلامی که همه را از دین و انقلاب و …، زده کرده است. رفراندم راهکار بسیار خوب و قانونی است که ما بتوانیم درباره موضوعاتی مثل حجاب، رابطه با امریکا و موضوعاتی که دارد نظام را به بنبست میرساند و مشکلات عدیده ایجاد کرده و بین مردم و حکومت اختلاف انداخته، رفراندم بگذاریم. مگر ما جمهوری نیستیم؟ باید ببینیم نسلهای جدید ما چه میخواهند. این که بگویم نه ما همین هستیم و تکان نمیخوریم که یک نگاه مستبدانه و خلاف قانون و دین است.» او توضیح میدهد که اگر ما نامه حضرت علی، امام اول شیعیان را به مالک اشتر بهعنوان حاکم شام بخوانیم، متوجه میشویم با مردم باید چگونه رفتار شود.
نامهای از زندان اوین برای علی خامنهای
او میگوید بر اساس همین نامه از بند ۲۰۹ زندان اوین، یک نامه ۴ صفحهای برای «علی خامنهای» نوشته است و در آن همه آنچه از نحوه بازداشتها، بازجوییها دیده را توضیح داده است: «من نامه را به زندان تحویل دادم که برسانند به ایشان، اما نمیدانم نامه به دستشان رسیده یا نه؟ من ایام اعتراضات در ۲۰۹ بودم ، گر و گر دخترها را دستگیر میکردند و میآوردند. بازجوها موبایل بازداشتیها را داشتند و از روی عکسهای توی گوشی، مثلا از عکس بیحجاب یا داخل استخر دختر، او را بازجویی میکردند. سوالهای عجیبوغریب میکردند. از متهم میخواستند روابط جنسی خودش را با همسر و یا دوست پسرش را توضیح دهد. یک چیزهای عجیب و غریب غیر انسانی و اسلامی در بازجوییها مطرح بود. یکبار دیدم صدایی میآید از راهروی ۲۰۹ که یکی داد میزند و سه بار پشت هم میگوید: «گه خوردم، گه خوردم، گه خوردم.» بعد همان دختر را آوردند در اتاق ما. پرسیدم جریان چه بود؟ گفت با زندانبان بحثاش شده، زندانبان از او شکایت کرده و گفته بوده اگر این را نگویی، پدرت را بازداشت میکنیم.»
او توضیح میدهد که بر خلاف آییننامه سازمان زندانها، مدیران زندانها اختیارات زیادی ندارند و بیشتر تحت نظر بازجو، وزارت اطلاعات و یا دادستانی عمل میکنند. موضوع دیگری که به آن اشاره میکند، تبعیض جنسیتی در زندان اوین است: «متاسفانه در زندان اوین هم بین زنان و مردان تبعیض داریم. مردان پنجشنبه، جمعه تلفن دارند، اما تلفن بند زنان پنجشنبه و جمعهها قطع است. تمامی روزنامهها به مردها داده میشود، اما ما فقط اعتماد و کیهان را میدهند. هر چقدر هم میگوییم خودمان پول میدهیم مابقی روزنامهها را هم بیاورید، قبول نمیکنند. در بند مردان هر سه-چهار نفر یک تلفن دارند، اما ما شصت و چند نفر فقط سه تا تلفن داریم.»
خانم هاشمی تاکید میکند که این شرایط مختص زندان اوین است که گفته میشود بهترین زندان ایران است، حتما در زندانهای دیگر وضعیت به مراتب بدتر است.
آیا ظلم از بین میرود؟
او میگوید تمام تبعیضها، ظلمها و موارد غیرقانونی را در نامه چهارصفحهای برای آقای خامنهای نوشته است. یکی از حاضران از او میپرسد آیا با این همه ظلم و تبعیضی که روزانه مشاهده میکند، هنوز هم به این جمله اما حسین که «کفر ممکن است باقی بماند، اما ظلم باقی نمیماند،» اعتقاد دارید؟ این جمله از سومین امام شیعیان نقل شده است که فائزه هاشمی بارها آن را بیان کرده است. او این بار در پاسخ به این سوال میگوید: «سرنوشت دیکتاتورها را که میبینیم به هر حال نتوانستهاند بمانند. اما نمیدانم این شرایط که عدالت، دموکراسی و حقوقبشر در آن نیست تا کی میخواهد بماند؟ راستش من آینده را که نگاه میکنم در حال حاضر چشماندازی برای یک تغییر اساسی نمیبینم . حتی چشماندازی برای یک تغییر غیر اساسی، یعنی تغییر شرایط مردم هم نمیبینم. ممکن است حکومت ما با عربستان رابطه برقرار کند، شرایط آژانس را بپذیرد و بخواهد شرایط بینالمللی را گسترش دهد و از آن انزوا خارج شود، ولی متاسفانه تجربه من میگوید هر وقت این اتفاق افتاده و ایران از نظر بینالمللی جایگاهی پیدا کرده و قوی شده، ظلم و بیعدالتی در کشور بیشتر شده است. یعنی قدرت من برای فشار بیشتر روی مردمم است. راستش من حداقل در سالهای اخیر یعنی از دوره آقای احمدینژاد به بعد، ندیدم بهبود اتفاق بیفتد.»
اختلاف بین اپوزیسیون را نمیپسندم
او در بخش دیگری از این فایل صوتی، به اختلافات اپوزیسیون هم اشاره میکند: «یکی از مشکلاتی که اعتراضات معمولا به سرانجام نمیرسد، علاوهبر سرکوب شدید، اختلافات اپوزیسیون است که اتو میدهد دست حکومت. اگر قرار است کاری کنند، باید با همدیگر متحد باشند و خط نکشند که آن مجاهد است، دیگری پادشاهی است، این اصلاحطلب است و ....؛ به هر حال همه دنبال اصلاح هستند و همه دنبال شرایط بهتر هستند و دلشان میخواهند یک حکومت عادلانه و کشور رو به توسعه داشته داشته باشند، حقوقبشر رعایت شود، خودی و غیر خودی نباشد و قانون محترم باشد. جاهایی که قانون ایراد دارد، اصلاح شود. این اختلافات را نمیپسندم.»
غزاله چلاوی، قربانی جنایت ج. اسلامی
|