Welcome to Online Film Home
Home :: Film News :: Find a Birthday :: Dark version :: Persian Weblog :: Forum :: Contact
  تالار گفتمان بحث آزاد تالار گفتمان بحث آزاد

 خوش آمديد مهمان                                 عضو شويد  وارد شويد جستجو  فهرست اعضای تالار

  تالار
  بحث آزاد

نسخه مناسب چاپ ارسال ج1608;ابيه  ارسال موضوع جديد

موضوع تاریخ ما تاریخ جوان‌مرگی‌ست!
فرستنده رضا رسايی در تاريخ 21 سپتامبر 2024 ساعت 6:30 بعدازظهر  
محل اقامت: Iran   تاريخ عضويت: 08 ژوئن 2024   تعداد ارساليها: ۴۹   مشاهده ی مشخصات رضا رسايی مشخصات  جستجوی ارساليهای ديگر رضا رسايیجستجو برويد به صفحه خانگی رضا رسايی سايت نقل قول ارسالی رضا رسايینقل قول

.
ما به خاطر می‌آوریم...

ما به خاطر می‌آوریم که جنگی درگرفت و چه‌ها که در این خاک تغییر نکرد. راستی شمایانی که ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ بودید، کجا بودید؟ من یک ساله و فارغ از غوغای عالم اما هزاران‌هزار روزگارشان به جنگ عوض شد. حتا آن‌ها که دورترین‌ها بودند با جنگ. حتا بسیاری از شما که موقع جنگ در این دنیا نبودید نیز هم. حتا نسل‌هایی که خواهندآمد...

عکس تلخ است و نمی‌دانم عکاس کیست. مردی که با چشمان بسته جان داده سرباز ایرانی‌ست که اسیر شده و عراقی‌ها تیرباران‌اَش کرده‌اند و بعد عقب‌نشینی نیروها در حالِ یافتنِ هویت او هستند. با کنجکاوی برگه‌ها را می‌خوانند او آن پایین با دستی بیرون مانده از برانکاردِ نظامی شهید شده. نگاه‌ها و بی‌نگاهی او تمام جنگ هستند. ایستادن و دراز کشیدن. فاصله به اندازه‌ی نیم‌تنه‌ای نظامی‌ای‌ست که گوشه‌ای ایستاده و سرش در تصویر نیست.

ترکیب‌بندی عکس حیرت‌آور است اما در این حیرت نه فقط افسوس یا رنج که دانسته‌گی‌ای وجود دارد. دانشی که نشان می‌دهد آدم‌های جنگ دیگر عادی نشدند حتا اگر زنده ماندند. جنگ استعاره نبود که رئالیسمی بود سرشار. خون و درد و هراس. خشم و اشک و جوان‌مرگی‌ که تاریخ ما تاریخ جوان‌مرگی‌ست به شکل‌های گوناگون. تاریخ «حجله»‌ها و بازمانده‌گانی که فرزندانِ خود را از دست داده‌اند. اما ما جانانه جنگیدیم وقتی قرار شد بجنگیم. کافی‌ست به کشورهای اطراف نگاه کنیم که چه‌گونه چندشبه تن به انواع شکست‌ها دادند و ما واقعن آن‌قدر خون ریختیم مقابل تانک‌هاشان تا در گِل نشستند. و گلوله ترس دارد. بدن‌های تکه‌تکه رعب دارد و شاهد جان‌دادن دیگری بودن کابوس است. این متن یادآور مردِ جنگ‌جوی وطن است که تن‌اش را تیرآجین کرده‌اند با چشمانِ بسته و مبینِ این واقعیت که این تن‌ها علیه فراموشی هستند. آن‌ها سرباز بودند. جوان. پرعشق، احساس، میل.

آن‌ها هیچ‌وقت «پیر» نشدند و همیشه جوان ماندند و این یعنی اتفاق بزرگی افتاده. یعنی موهبت پیری و زمان‌خورده‌گی از آن‌ها سلب و جوان‌مرگی‌ نصیب‌شان شده. برای وطن که سال‌ها خواستند خُرد و حقیر یا صرفن یک کلیت مذهبی معرفی‌اش کنند و هر دو شکست خوردند چون «ایران» یعنی خون. یعنی خون‌خورده‌گی و خاکی که خون ورزَش داده باشد خلاصه‌پذیر ایده‌ئولوژی‌ها نمی‌شود. در خواب‌های‌ام آن‌ها را می‌بینم در جوانی خویش که نگاه‌ام می‌کنند تا روایت‌‌شان کنم. در خواب‌های‌ام پسری را می‌بینم که از آمریکا برگشت وقتی شنید به زنان تجاوز کرده‌اند

در اطراف هویزه و تا آخرین گلوله جنگید و سنگرش را ترک نکرد و سرخوشانه جان داد. نگاه‌شان کنید که چه باشکوه ایران تن آن‌ها شد...

از کانال تلگرام سرخ سیاه

@sorkhesiah

 
 
 
 
 
View this post on Instagram
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

A post shared by m.yazdanikhorram (@m.yazdanikhorram)

 



رضا رسايی ؛ قربانی ديگري از جنبش اعتراضی زن زندگی آزادی

برای ارسال پاسخ به اين مورد بايد وارد شويد
برای استفاده از تالار گفتمان بايد عضو شويد

ارسال جوابيه  ارسال موضوع جديد


 
جستجو
جستجوی فيلم، کارگردان، بازيگر..:

fa en


سايت های سينمايی!
 

Find a birthday!


پيوندها
 
مجله ۲۴
آدم برفی ها
دیتابیس فارسی فیلم های سینمایی
کافه سينما
سينمای ما
سينمای آزاد
 

اخبار روز ايران

[ Yahoo! News Search ]

Search Yahoo! here
 
 [ Yahoo! ]



options