Welcome to Online Film Home
Home :: Film News :: Find a Birthday :: Dark version :: Persian Weblog :: Forum :: Contact
  تالار گفتمان بحث آزاد تالار گفتمان بحث آزاد

 خوش آمديد مهمان                                 عضو شويد  وارد شويد جستجو  فهرست اعضای تالار

  تالار
  بحث آزاد

نسخه مناسب چاپ ارسال ج1608;ابيه  ارسال موضوع جديد

موضوع «تبارهاي سياسي» ؛ آرمان اميري
فرستنده Leila_Manzari در تاريخ 08 فوريه 2023 ساعت 11:52 قبل ازظهر  
محل اقامت: Masjed Soleiman, Iran   تاريخ عضويت: 01 مارس 2023   تعداد ارساليها: ۱۳۴   مشاهده ی مشخصات Leila_Manzari مشخصات  جستجوی ارساليهای ديگر Leila_Manzariجستجو برويد به صفحه خانگی Leila_Manzari سايت نقل قول ارسالی Leila_Manzariنقل قول
«تبارهاي سياسي»

#A 412
February 08, 2023

آرمان اميري @armanparian - اگر يک ناظر بيروني به حوادث ايران نگاه کند و صرفا بيانيه‌هاي سياسي در باب اهداف و ملزومات انقلاب اخير را بخواند، آنچه مي‌بينيد يک همگرايي شگرف است که شايد در کمتر انقلابي در طول تاريخ مشابه داشته.



براي سنجش اين ادعا، من مقياس تقسيم‌بندي فضاي سياسي را «نسبت نيروهاي سياسي با انقلاب 57» قرار مي‌دهم. با چنين مقياسي:

در منتها اليه يک سر اين طيف، شاهزاده پهلوي قرار دارد. دورترين گزينه‌ي قابل تصور از انقلاب 57. ايشان اساسا نماد و ميراث‌دار هرآن چيزي هستند که تمامي نيروهاي دخيل در انقلاب 57 را عليه خود متحد کرده بود.

در سوي ديگر اين طيف گسترده، ميرحسين موسوي قرار دارد. نه فقط در ميان نيروهاي حامي انقلاب «زن زندگي آزادي»، بلکه شايد در ميان تمامي نيروهاي سياسي کشور، ميرحسين، بيش از هرکسي، نماد و تجسم تحقق انقلاب 57 و نظام برآمده از دل آن انقلاب است. وقتي مي‌گويم بيشتر از هرکسي، رهبري نظام جمهوري اسلامي را از ياد نبرده‌ام، اما همچنان اصرار دارم براي بخش بزرگي از ايرانيان، «نخست‌وزير امام» به مراتب بيشتر رنگ و بوي انقلاب و دهه‌ي شصت و دوران جنگ را داشت تا آنکسي که بر کرسي رهبري نشسته.

باقي نيروها، از مليَون و مذهبي‌ها گرفته تا چپ‌هاي راديکال و غيرمذهبي، همگي جايي در اين طيف گسترده قرار دارند. تا حدودي دخيل در انقلاب بودند و تا حدودي هم قرباني رژيم برآمده از انقلاب شدند. حال کافي است که ناظر بيروني ما بيانيه‌هاي اعلام پيش‌شرط و يا طرح راهکارهاي پيشنهادي دو سر طيف را کنار هم قرار دارد:

- تاکيد بر حفظ تماميت ارضي / يکپارچگي سرزميني
- تاکيد بر ضرورت گذار از رژيم فعلي همراه با انقلابي با شعار «زن زندگي آزادي»
- تاکيد بر لزوم تشکيل يک مجلس ملي/موسسان از نمايندگان همه‌ي مردم براي تعيين نوع رژيم/قانون اساسي حکومت بعدي.

کانال «مجمع ديوانگان»
@DivaneSara
اينستاگرام «مجمع ديوانگان»

✍ مطالعه‌ي ادامه ي يادداشت:

البته برخي ناظران تذکر داده‌اند که مهندس موسوي به ضرورت «سکولاريسم» در نظام آينده تاکيد نکرده که به نظر من هم بسيار نکته‌ي مهمي است. سکولاريسم، يکي از اصلي‌ترين دلايل و زيربناهاي اين انقلاب است؛ اما من در مقابل به نثر پاکيزه و سره‌ي بيانيه‌ي آخر ايشان ارجاع مي‌دهم. جايي که هيچ اشاره و ارجاعي به هيچ يک از المان‌هاي مذهبي به چشم نمي‌خورد و اين در ادبيات و بيانيه‌هاي موسوي بي‌سابقه است. با شناختي که از دقت او در انتخاب واژگان و متن‌هاي چندلايه‌اش دارم، به شخصه پيام واضح اين انتخاب را درک مي‌کنم.

بدين ترتيب، من گمان مي‌کنم نه تنها سويه‌ها و محتواي اين مطالبات، بلکه حتي فرم پيشنهادي براي اجرايي شدن آن‌ها نيز کاملا مشابه و همگرا است و اين همگرايي از دو سر طيفي با اين گستردگي، به مانند نزديک شدن دو لبه‌ي يک قيچي است که دير يا زود طومار رژيم فعلي را پاره خواهد کرد. با اين حال، خيلي خوب مي‌دانيم که اين سطح از همگرايي ابدا به توقف مجادلات بي‌پايان نيروهاي اپوزوسيون نينجاميده است. ناظر بيروني قادر به فهم و درک چنين تناقضي نمي‌شود که اگر همه پيش‌شرط‌هاي مشابهي دارند و بر سر هدف و حتي راهکار آن توافق دارند، پس اين همه دعوا و اختلاف بر سر چيست؟ پاسخ من به چنين پرسشي خيلي کوتاه است: «تبارهاي سياسي»!

ايرانيان، هر جريان سياسي را بر اساس نمايندگان شاخص‌ش قضاوت مي‌کنند و بسيار بيش از آنکه اين نمايندگان را با وعده‌ها و شعارهايشان بسنجند، با ارجاع به «تبارهاي سياسي»شان قضاوت مي‌کنند. اگر از من بپرسيد مي‌گويم اين بهترين و هوشمندانه‌ترين انتخابي است که يک ملت به تجربه توانسته انجام دهد. در کشوري که احزاب سياسي عمر و ريشه‌اي ندارند و شعارها همگي باد هواست، تبارهاي سياسي و کارنامه‌ي تاريخي چهره‌ها اصيل‌ترين و قابل اتکاترين معياري است که جامعه به فراست توانسته براي خود انتخاب کند. بدين ترتيب است که بر خلاف ناظر خارجي که شعارهاي همگراي ميرحسين موسوي يا شاهزاده‌ي پهلوي را مي‌بيند، ناظر ايراني به تبارهاي تاريخي و متضاد اين دو نگاه مي‌کند.

اما چرا اين تبارهاي تاريخي همواره در جنگ و جدل باقي مي‌مانند؟ و چرا همگرايي ايده‌ها به بهبود اين شکاف‌ها کمک نمي‌کند؟ به شخصه، دليل اين مساله را در وضعيت «جامعه‌ي بلند مدت ايراني» مي‌دانم. يعني بر خلاف نظريه‌ي «جامعه‌ي کوتاه مدت» دکتر کاتوزيان، باور دارم که اتفاقا جامعه‌ي ايراني در طول تاريخ يک جامعه‌ي بسيار طولاني‌مدت و قدرتمند بوده که آرزوهايش را هم به مانند دردها و زخم‌ها و تجربيات‌ش سينه به سينه منتقل مي‌کند. آنچه در ايران کوتاه مدت بوده و هست، عرصه‌ي «سياست» بوده و نه جامعه.

کوتاه مدت بودن عرصه‌ي سياست، يعني اينکه جامعه‌ي ايراني فرصت نمي‌کرده ساده‌ترين اختلافات خودش را در همان مقطع تاريخي حل و فصل کند. تاريخ سياسي ايران مدام برش خورده است: با کودتا، با اشغال نظامي، با جنگ و البته با انقلاب. بر خلاف تمامي کشورهاي دموکراتيک و يا دست‌کم با ثبات جهان، هيچ پرونده‌ي سياسي در کشور ما در زمان خودش حل و فصل نشده و به يک فرجام مورد توافق نرسيده است؛ در نتيجه هر بزنگاهي به يک زخمي کهن و مزمن در دل بخشي از جامعه بدل شده که آن را براي نسل‌هاي بعدي از «تبار» خود به ميراث گذاشته است. بدين ترتيب، نمايندگان هر تبار سياسي، ميراث‌داران يک عمر تاريخ جنگ و جدال هستند و حتي اگر امروز مطالبه‌ي مشابهي داشته باشند، امکان ندارد بتوانند در مورد تمامي جدل‌هاي تاريخي با يکديگر توافق کنند.

با چنين توصيفي، به نظر مي‌رسد که ما به يک دور باطل و يک انسداد مطلق رسيده‌ايم. تاريخ را که نمي‌شود عوض کرد و تبارها هم که تغيير نمي‌کنند. پس چاره چيست؟ من پيشتر در پاسخ به چنين چالشي بود که «در صرورت تسويه حساب با گذشته» صحبت کردم. اينکه هر شخص يا جريان سياسي بايد يک بار براي هميشه به نقش خودش در اشتباهات گذشته و وضعيت فعلي اعتراف کند تا بحران جدال‌هاي تاريخي برطرف شود. البته از نظر اخلاقي و تئوري پيشنهاد درستي بود اما اينجا اعتراف مي‌کنم که از نظر «سياسي» حرف نسنجيده‌اي بود. سياست عرصه‌ي پيچيدن نسخه‌هاي اخلاقي نيست. شکاف‌هاي تاريخي هم با تک‌گويي يا گپ و گفت‌هاي مجازي حل و فصل نمي‌شود. لايه‌هاي اجتماعي، فقط در دل فرآيندهاي کاملا اصيل و عيني اجتماعي و سياسي مي‌توانند در اختلافات خود به يک توازن و تعادل دست پيدا کنند و چنين هدفي نيازمند بستري مناسب براي «امکان سياست‌ورزي» است.

ضرورت فهم و تمرکز بر «انقلاب راهگشا» از همينجا زاده مي‌شود. بر خلاف «انقلاب‌هاي رهايي‌بخش» که در آن انقلابيون تلاش مي‌کنند مطالبات و اهداف ايده‌آل خود را به دست بياورند، در يک انقلاب راهگشا، تمام تمرکز انقلابيون صرفا بر «خروج از انسداد سياسي و ايجاد امکان سياست‌ورزي» قرار دارد. در بستر نگرش «انقلاب رهايي‌بخش»، دغدغه‌ي عمومي اين است که «چطور اين دفعه گول نخوريم» و در پاسخ راه‌کارهايي ارائه مي‌کنند از جنس اينکه «هر گروهي بايد مواضع و اهداف و برنامه‌ها و راهکارهايش را با شفافيت اعلام کند». با نگرش «انقلاب راهگشا» اما، مطالبه و هدف فقط همان است: «ايجاد امکان برگزاري يک انتخابات آزاد و فراگير که در آن نمايندگان مردم بتوانند بر سر همه‌چيز، از جمله قانون اساسي و طبيعتا شکل حکومت با هم گفتگو کنند».

اين مدل، دقيقا همان پيشنهاد مشترکي است که دو سر طيف انقلاب بدان رسيده و مطرح کرده‌اند. اما آيا با مقدماتي که من از جدال بر سر تبارهاي سياسي گفتم، امکان شکل‌گيري چنين ائتلافي وجود دارد؟ يعني مي‌شود روزي نماينده‌اي از نزديکان مهندس موسوي هم به جمع ائتلافي که با حضور شاهزاده پهلوي شکل گرفته اضافه شود؟

به گمان من، فضاي ذهني بخش بزرگي از فعالين سياسي کشور همچنان در نگرش واپس‌مانده‌ي انقلاب‌هاي رهايي‌بخش گير کرده است. طبيعتا، بخش بزرگي از جامعه نيز با همين شکل دست به سنجش و قضاوت نيروهاي سياسي مي‌زند و دقيقا همينجاست که جنگ بر سر «تبارهاي سياسي» ادامه مي‌يابد و چنين احتمالي را تضعيف مي‌کند. در نقطه‌ي مقابل، اگر بخواهيم با کمي خوش‌بيني، به تحرکات غيررسمي نمايندگان دو سر طيف نگاه کنيم، آن وقت شايد بدنه‌ي هر جناح هم بتوانند تسويه حساب با تبارهاي سياسي را به زمان ديگري که امکان سياست‌ورزي واقعي احيا شود موکول کنند. چنين پيشنهادي در وهله‌ي نخست يک روياپردازي خوش‌باورانه به نظر مي‌رسد؛ واقعا هم همين‌طور است. بسيار رويايي است، اما نه بيشتر از آن اندازه که مثلا يک سال پيش کسي به شما مي‌گفت: در دل سياه‌ترين ديکتاتوري ضدزن خاورميانه، شاهد فوران آتش‌فشاني با شعار «زن زندگي و آزادي» خواهيد بود!



لیلا منظری، روانکاو

برای ارسال پاسخ به اين مورد بايد وارد شويد
برای استفاده از تالار گفتمان بايد عضو شويد

ارسال جوابيه  ارسال موضوع جديد


 
جستجو
جستجوی فيلم، کارگردان، بازيگر..:

fa en


سايت های سينمايی!
 

Find a birthday!


پيوندها
 
مجله ۲۴
آدم برفی ها
دیتابیس فارسی فیلم های سینمایی
کافه سينما
سينمای ما
سينمای آزاد
 

اخبار روز ايران

[ Yahoo! News Search ]

Search Yahoo! here
 
 [ Yahoo! ]



options