✍️ یادداشت نخست از مجموعهی #یادداشتهای_لیبرالدموکرات
به جای مقدمه
کانال «مجمع دیوانگان» https://t.me/divanesara/1615
آرمان امیری @armanparian
- حدفاصل سالهای ۱۷۸۷ و ۱۷۸۸ دو نشریهی شهر نیویورک مجموعهی ۸۵ مقاله با اسامی مستعار را منتشر کردند. مجموعهای که خیلی زود به نام کلی «مقالات فدرالیست» شهرت یافت و نه تنها به عنوان تفسیریهای جامع بر قانون اساسی اتحادیهی ایالتهای آمریکا درآمد، بلکه به عنوان یکی از اسناد کلاسیک در تاریخچهی اندیشهی سیاسی به ثبت رسید. برای انتشار این مقالات از نام مستعار «پوبلیوس» استفاده میشد که امروزه میدانیم نام مشترکی برای سه نگارندهی اصلی مقالات بوده است: الکساندر همیلتون، جیمز مدیسون و جان جی، هر سه از سیاستمداران نامدار آمریکایی و از پیشگامان استقلال این کشور.
عنوان مجموعهی حاضر را در ابتدا میخواستم «مقالات ضدفدرالیست» بگذارم که آشکارا ادای دینی به آن سند ارزشمند و آن انقلاب درخشان در تاریخ سیاست مدرن است؛ با این تمایز که نام این مجموعه، به تناسب تغییری که در خوانش و فهم عمومی نسبت به «فدرالیسم» ایجاد شده تغییر کرده است. در واقع، نگارنده ادعا دارد که مفهوم «ضدفدرالیست» در فضای امروز، دقیقا همان تعبیر و مفهومی است که نگارندگان «مقالات فدرالیست» تمام تلاش خود را برای تبیین آن به کار گرفتند. ادعایی که در ظاهر کمی عجیب مینماید، اما برای خوانندگان آن اثر کاملا قابل فهم است و در اینجا هم تلاش میشود که به اختصار در باب این تمایز توضیح داده شود.
در جریان جنگهای استقلال، ۱۳ مستعمره انگلستان در خاک آمریکا، علیه دولت مرکزی بریتانیا متحد شدند. تلاشها برای مصالحهای که طرفین را همچنان تحت قیمومیت دولت بریتانیا به توافق برساند به شکست خورد و پس از وقوع جنگهای معروف استقلال، این ۱۳ مستعمره توانستند با صدور بیانیهی معروف استقلال، جدایی کامل خود از دولت بریتانیا را به دست بیاورند. این نخستین گام در تشکیل دولت آمریکا، در معنای مدرنی بود که ما امروز میشناسیم؛ با این حال، تا این مقطع، این ۱۳ مستعمرهی سابق هیچ گونه رابطه یا نسبت مشخصی با یکدیگر نداشتند و صرفا در تقابل با دولت بریتانیا نقش همپیمانی را بازی میکردند. نوعی اتحاد که در گام نخست به تشکیل یک «کنفدراسیون» از ایالتهای مستقل انجامید.
در چنین وضعیتی بود که بنیانگذاران آمریکای نوین، پیشنویس قانون اساسی یک کشور جدید را نوشتند و از تمامی ایالات ۱۳گانه دعوت کردند تا با پذیرش این قانون، از وضعیت یک اتحاد به شکل «کنفدراسیون»، به سمت تشکیل یک «دولت یگانه» حرکت کنند. طبیعتا، مفاد قانون اساسی جدید، بخشهایی از اختیارات این مستعمرههای مستقل را به سود تشکیل دولت فدرال آمریکا از آنها سلب میکرد و اتحادیهی مستعمرات «کنفدراسیون» را به شکل یک دولت واحد «فدرالیستی» در میآورد. یعنی، مفهوم فدرالیسم مورد نظر آبای آمریکا، نه اقدامی در راستای تضعیف اختیارات یک دولت مستقر مرکزی به سود ایالتها، بلکه کاملا برعکس، تلاشی برای تجمیع قوای محلی و ایالتی در یک دولت متمرکز فدرالیستی بود.
البته طبیعی بود که وقتی ایالتهایی کاملا مستقل قصد داشته باشند وارد اتحاد جدیدی شده که در آن بخشی از اختیارات و استقلال خود را به سود دولت کنار بگذارند، همچنان نیازمند حفظ امتیازاتی هستند که به چنین تصمیمی تشویق شوند. بدین ترتیب، جهش از مرحلهی استقلال کامل ایالتها، به سمت تشکیل یک دولت متمرکز غیرفدرال عملا غیرممکن بود. درست به مانند تجربهای که در تشکیل اکثر کشورهای فدرالیستی، به مانند آلمان، یا سوئیس هم تکرار شد و مجموعهای از خردهدولتهای کوچک اما کاملا مستقل، با حرکت به سمت تجمیع قوای دولتی، تشکیل یک دولت فدرال را دادند.
به هر حال، همهی این بحثها پیش از تکمیل مجموعه بلاموضوع شد چرا که جدال بر سر فدرالیسم به یک دعوای سیاسی با صفکشیهای مشخص بدل شد. این مجموعه، همچنان رویکردی ضدفدرالیستی دارد که در موعد خود در بابش توضیح میدهد و استدلال میکند، با این حال ما به هیچ وجه علاقه نداریم که از این موضع استدلالی، چماقی برای توجیه رویکردهای اقتدارگرایانه فراهم کنیم. پس به همان میزان که در طول مجموعه توضیح خواهیم داد چرا با هرگونه قومیتگرایی و چپگرایی هویتطلبانه مخالف هستیم، به همان میزان نسبت به رویکردهای اقتدارگرایانهی ناسیونالیستی که از کلیدواژههای نظم و امنیت ابزاری برای سرکوبهای سیاسی فراهم میآورند نیز فاصله داریم. در نهایت، ما به همان بنمایهی اندیشهای که بدان باور داریم تاکید میکنیم و این مجموعه را نیز «یادداشتهای لیبرالدموکرات» مینامیم.
کانال «مجمع دیوانگان» @DivaneSara اینستاگرام «مجمع دیوانگان» .
لیلا منظری، روانکاو
|