یادداشت وارده: ملیگراییِ اصلاحطلبانه
منبع: https://t.me/divanesara/1587
نویسنده مهمان: احمد شاهد
ساعاتی پیش که بعد از گلهای تیم کیروش در پایان بازیشان بود، صدای شیپور و بوق دستی و بوق «کامیون» و شادمانی و پایکوبی از نقاط مختلفی شنیده شد. جنس این رفتار که نوعاً دهن کجی به مردمِ در خیابان و حمام خون جاری در آن است، در این ۷۰ روز گذشته بیسابقه و نو بود.
به نظر میرسد «ملیگراییِ اصلاحطلبانه»، که دقیقاً ضد ملیگرایی در دنیای واقعیِ اجتماعی و سیاسی و روابط بینالملل تعریف میشود، با تمام نیرو و تمام اعتماد به نفسِ داشته و نداشته به میدان آمده و حالا، نوبتِ خودنمایی اصلاحطلبان است.
من بر سر مطالعه و تدقیق در فعالیتها و افکار به اصطلاح «اصلاحطالبان» ایرانی عمر زیادی را تلف کردهام. آخر سر هم دیدم به همان نتایجی رسیدهام که روز اول از دهان راننده تاکسی و روزنامهفروش و بقال محله هم میشد شنید. خلاصه، نشانه اصلاحطالبان ایرانی این است که وقتی وارد «میدان» میشوند، هوا گِلآلود میشود.
اصلاحطالبانِ ایرانی چهار دهه تجربهٔ طراحی و اجرای امنیتی دارند و همزمان به روشهای علمی نیز آگاهاند. آنها به طور ویژه از دهه ۷۰ خورشیدی، به شیوههای کاربست روشها و تئوریهای علوم اجتماعی و انسانی و به تدریج سایر علوم روز، اشراف مناسبی پیدا کردند. از لحاظ تاریخی، آنها متشکل از چند دستهٔ مشخص و محدوداَند:
موسسان و راهبران وزارت اطلاعات که پیشتر اعضای اطلاعات نخست وزیری بودند، موسسان و راهبران سپاه پاسداران که پیشتر اعضای گروههای چریکیِ مسلمان بودند و در آستانه انقلاب ظاهر شدند، دانشجویان مسلمان خط امامی که حملهکنندگان به سفارت و گروگانگیرانِ روز بودند، روحانیون مبارز و جناح چپ حزب جمهوری اسلامی که خود را صاحب انقلاب و اختیاردار مردم میدیدند، آنها که خود را «تکنوکراتِ مسلمانِ پیرو خط امام و رهبری» میدانستند و چندین گروه کوچکتر که همگی در ویژگی «بسته» و «امنیتی» بودن اشتراک دارند.
تکیه اصلی اصلاحطلبان این روزها به ملیگرایی جعلی و تبلیغ «سوریه شدن» است. آنان تا حالا منظورشان را واضح بیان نمیکردند، اما حالا که میروند دوباره میدان عمل را در دست بگیرند مجبوراَند منظورشان را واضح اجرا کنند. حالا منظورشان چه بود؟
منظورشان از این که «سوریه میشویم» این بود که «اگر بخواهید ما صاحب قدرت نباشیم، ما ایران را سوریه میکنیم.» آنان به تدریج ناگزیر میشوند ماسکهایشان را از صورت بردارند و با صراحت بگویند «اگر منافع ما حفظ و در آینده تأمین نشود، ما ذره ذرهٔ ایران را برای ماندنمان هزینه میکنیم.» اگر از ما نترسید، ما شبیه هر چیزی میشویم که پیشتر شما را از آن ترساندهایم. اصلاحطلبان وقتی از سوریه شدن سخن میگویند، منظورشان تجزیه یا استقلال مرکزیت ایران از ولایاتش است، نه بالعکس.
اصلاحطلبان دارند آماده میشوند تفنگ دست بگیرند و خودشان پشت تانک بنشینند. همهٔ کلیدواژههای ترسآفرین در میان مردم ایران و همهٔ القاب بد مورد استفاده در تبلیغات چهل و اند ساله ج. ا. را اصلاح طالبان میخواهند اجرا کنند تا به ما نشان دهند دروغ نمیگفتهاند؛ چنان که امروز ما را به شیوه کشته شدن «حسین» و «علی اصغر» و #ژینا میکشند تا به ما ثابت کنند همهٔ آنچه از «عاشورا» و روز قتل مهسا نقل و بیان و تبلیغ کردهاند عین واقعیت بوده است.
چند روز پیش ناطق نوری و خاتمی به صورت سرتاپایی روی روزنامههای اصلاحطلب حاضر شدند تا بگویند کارناوال عصر عاشورای ۱۳۷۶ نه کار «من» بود و نه «خاتمی»! نگو از برنامه کارناوال «عاشورا»ی ۱۴۰۱ میگفتند.
زهی خیالهای باطل!
کانال «مجمع دیوانگان» @DivaneSara اینستاگرام @divanesara_
|