ایستادگی تا آخرین نفس: نه به جمهوری اسلامی.
شما مشروعیت ندارید، دادگاه انقلاب را به رسمیت نمیشناسم؛ بازداشت کنید.
به نام خدای رنگینکمان خدای خدانور، مهسا و کیان
طی ماههای گذشته دوبار برای محاکمه در خصوص پرونده اعتراضات مهسا احضار شدم، اما در دادگاه شرکت نکردم. برای بار سوم نیز احضار شدم و همچنان شرکت نخواهم کرد. اساساً معتقدم دادگاه انقلاب قانونی نیست. مهمتر از آن، از نظر مردم ایران، سیستم حاکم جمهوری اسلامی نه مشروعیت دارد و نه مقبولیت؛ و این مردم با تحریم انتخابات نمایشی، این موضوع را اعلام کردند. امروز وظیفه من بهعنوان یک مبارز سیاسی، ایستادگی بر اصول و ارزشهایی است که همگان به آنها باور داریم.
مردم ایران بهترین قاضیاند: علیه ظلم و استبداد ایستادهاند.
من هم چون مردم ایران، سیستم قضاییای که بهعنوان بازوی نهادهای امنیتی عمل کرده و میکند، هیچ ارزشی برای قانون قائل نیست و برای افرادی مانند محسن شکاری، سید محمد حسینی و دهها معترض دیگر، صرفاً بهخاطر اعتراض حکم اعدام صادر و اجرا کرده، و بخش بزرگی از جامعه ایران را به دلیل مخالفت با حکومت بازداشت و روانه زندان کرده و شکنجه را بهعنوان یک رنج عمومی به جامعه تحمیل کرده است، به رسمیت نمیشناسم.
پیشتر هم گفتهام: هر چیزی از من دارید، برای عموم مردم منتشر کنید؛ از بازجوییها گرفته تا مدارک، مستندات و ویدیوهای ضبطشده در داخل و خارج زندان. چرا که باور دارم مردم ایران و افکار عمومی اصلحترین قضات هستند و درستترین قضاوت را میکنند. تنها در صورتی شرکت می کنم که در دادگاه علنی و با حضور مردم و رسانهها باشد.
ایران در قلب من است؛ هیچ تهدیدی عشقم به این سرزمین را نمیگیرد.
میتوانید مرا زندانی یا اعدام کنید. میتوانید مرا بکشید، به هر طریقی محدود کنید یا آزار دهید، دست به تخریب و تهمت بزنید. اما نمیتوانید عشقم به این سرزمین را از من بگیرید و کاری کنید که این مردم و ایران را دوست نداشته باشم. با هیچ تهدید، فشار و زوری نمیتوانید مرا بنده و برده خود کنید؛ همانطور که در بیش از چهار دهه گذشته نتوانستید رویای آزادی و آبادانی را از مردم ایران بگیرید. ما را نمیتوانید تسلیم خود کنید.
من با قلبم و با تمام وجودم برای این کشور و مردم ایستادهام و ادامه خواهم داد؛ کاری که میدانم بسیاری از ایرانیها انجام دادهاند و میدهند. هنوز هم باور دارم بسیاری در این مملکت هستند که حاضرند جانشان را برای ایران و مردمش فدا کنند، و من یکی از آنها هستم.
فریاد مردم، فریاد من است: شما قاتلید.
گفتهاید: «اگر خود را بیگناه میداند و جرمی مرتکب نشده، بیاید از خود دفاع کند.» من دفاعی از خود ندارم. حرف من، فریاد بچههایی بوده که در خیابان کشته شدند، چشمشان را از دست دادند و رنج کشیدند. خواسته من، خواسته پرستاران، کارگران، معلمان، دانشجویان و مردم ایران است! چه دفاعی؟ شما قاتلید! شما زندانی کردهاید، شکنجه کردهاید و اعدام کردهاید! شما به دختران این سرزمین در مدارس حمله شیمیایی کردید! من چه دفاعی باید بکنم؟ اگر منظورتان این است که همچنان بر حرفهایت هستی؟ بله، هستم. شما عامل ویرانی این مملکت و تباهی زندگی ایرانیان هستید.
اگر اندکی شرافت و وجدان درون شما وجود داشته باشد، با این حکومت برای سرکوب مردم همکاری نمیکنید، چه در قوه قضاییه و چه در نهادهای اطلاعاتی و امنیتی. خودتان بهتر از ما میدانید که ادامه این وضعیت، چیزی جز سقوط این کشور و نابودی حتی خودتان نیست.
ایران را ترک نمیکنم.
قاضی پرونده به وکلا گفته: «مطمئن هستید که رونقی از ایران نرفته؟» همانطور که ایران در قلب من جا دارد و بودن در این خاک میتپد، من نیز در قلب ایران و برای آزادی ایستادهام و جایی نمیروم، جایی ندارم بروم.
اگر فکر میکنید مردم فراموش کردند یا میکنند اشتباه میکنید شما خون ریختهاید و خون فراموش نمیشود، خون میجوشد. ما، چیزی برای از دست دادن نداریم، جز این سرزمین و مردمان شجاع و رنجکشیدهاش. هر روز که در این خاک قدم میزنم، به زندگی خودم فکر نمیکنم، به مرگ این سرزمین فکر میکنم که شما دارید آن را رقم میزنید. و اینکه باید به فکر نجات سرزمینمان از نابودی و سیاهی باشیم.
مسأله به دادگاه آمدن نیست، مسأله این است که شما ایران را اشغال و ویران کردهاید و بهزودی قدرت را به مردم واگذار میکنید و بابت همه جنایتها و ویرانیها پاسخگو خواهید بود، بنابراین تاکید میکنم انتخاب من این است در ایران میمانم خطر زندان، و بازداشت و مرگ را جان میخرم و در هیچ دادگاهی حاضر نمیشوم، حکم بازداشت صادر و بازداشت کنید، حرفی با شما ندارم و نخواهم داشت، جز همان که مردم ایران با قاطعیت به کلیت نظام جمهوری اسلامی گفتند: «نه!»
پاینده ایران، زن، زندگی، آزادی.
📌 نسخه با کیفیت در یوتیوب https://youtu.be/rrLb0KoYioU?si=PStLA7fs58VvCZzk
از کانال تلگرام حسین رونقی
@Hosseinronaghi
ایستادگی تا آخرین نفس: نه به جمهوری اسلامی.
حسین رونقی
رضا رسايی ؛ قربانی ديگري از جنبش اعتراضی زن زندگی آزادی
|