سلب مالکیت از خانه خدا؛ گزارشی از اشغال مسجد حجت
محمود دردکشان https://t.me/Iranabadazad/12603
در میان رویکردهای مختلف دینی، رویکردهای نو و جدید کمتر مجال طرح در مساجد را داشتند. مساجدی که چنین رویکردهایی را دنبال میکردند، هرچه به امروز نزدیکتر شدهایم کمتر شده است.
مسجد حجت اصفهان، یکی از آن مساجدی است که از دهه ۴۰ شمسی، پایگاهی برای جوانان مسلمان و نوگرا بود.
این مسجد که توسط مرحوم حاج شیخ نصرالله صالحی نجف آبادی بنیاد نهاده شده بود، متأثر از دیدگاههای این فقیه برجسته، پایگاه جوانان دینمدار، نواندیش و انقلابی اصفهان و محل تأمین و پرورش نیروی انسانی کارآمد برای استقلال و آزادی ایران بود.
روزگار جنگ، اهالی مسجد ۱۲۰ شهید و دهها مجروح دادند و دین خود را به مردم و ایران ادا کردند. از همان دوران پیش از انقلاب، جریانهایی مانند انجمن حجتیه نمیخواستند چنین پایگاههایی وجود داشته باشد. دیدگاههای کسانی چون مرحوم شیخ نصرالله صالحی نجف آبادی برای قدرتگیری انجمن حجتیه بسیار خطرناک بود. اردیبهشت سال ١٣٨۵ حجتالاسلام صالحی درگذشت. مرگ ایشان تلاشهایی را برانگیخت و همان جریانهایی که در پی یکدستسازی همهچیز ازجمله مساجد بودند، برای تسخیر مسجد حجت خیز برداشتند.
اردیبهشت سال جاری آقای رحیمی نیز بر اثر بیماری درگذشت و فضای مسجد بیشازپیش برای اشغال مهیا شد. برنامههایی تدارک دیده شد که امام جماعت جدید مسجد از جریانهای وابسته به ساختار سیاسی باشد. آنها میدانستند اهالی مسجد و نمازگزاران، در مقابل چنین طراحیهایی مقاومت خواهند کرد. اهالی مسجد نیز بیکار ننشستند و حجت الاسلام کیانارثی را به عنوان امام جماعت انتخاب کردند. ایشان به مسجد آمد چند شبی هم در مسجد نماز خواندند.
به هر حال، آقای عزیزی در محراب مستقر شدند که به تدریج عدهای وارد مسجد شدند. کسانی که نه از اهالی مسجد و نه از اهالی محل بودند و کسی آنها را نمیشناخت. از ظاهر این افراد مشخص بود که از سوی نهادهای امنیتی، بسیج و لباسشخصیها آمدهاند. با وجود اینکه این افراد وارد مسجد شده بودند وضعیت غیرعادی نبود تا اینکه سه نفر روحانی وارد مسجد شدند، یکی از آنها رئیس امور مساجد بود و دیگری دستیارش و سومی هم روحانیای بود که برای نماز انتخاب کرده بودند.آنها وارد شدند و با حاجآقا عزیزی در محراب مواجه شدند. کمی برای آنها سنگین بود که با وجود امر ملوکانه آقایون، کس دیگری در محراب حضور داشته باشد. رفتاری که ناشی از توهم قدرت و اقتدار و خودکامگی است.
آنها سعی کردند حاج آقا عزیزی را از محراب بیرون بکشند و با مقاومت مردم و اهالی ناکام ماندند. پس از مدتی شبستان مسجد پر از نیروهای نظامی شد و گویا از قبل تمهیداتی برای فتحالفتوح مسجد دیده بودند. ابتدا نیروهای انتظامی وارد شدند و بعد نیروهای سپاه وارد عمل شدند و تلاش زیادی کردند که محراب را تسخیر کنند، اما با مقاومت نمازگزاران موفق نشدند.
بالاخره بخشی از مسجد را اشغال کردند و نماز جماعت برگزار کردند و اهالی محل و مسجد بدون این که به آن ها اقتدا کنند، مات و مبهوت نگاهشان میکردند. آن ها میخواستند پشت سر کسی که میشناختندش، نماز بخوانند.
درواقع آن منطقی که از ابتدای انقلاب، در پی حذف دیگران به هر دستاویزی بوده است و این مطالبه را در راستای اعمال قدرت و حتی بهرهبرداری مالی انجام داده است، باعث خدشه به چهره دین و قانون شده است. زیرا این کارها و حذفها به نام دین و قانون انجام میشود.پس از اشغال مسجد، نمازی که آنجا برگزار شد، از جهاتی شبیه به نمازهایی است که آقای صدیقی با وجود پرونده زمینخواری برپا میکند.سلب مالکیت مسجد که خانه خدا و مردم است، توسط امور مساجد، فلسفه وجودی مسجد را خدشهدار کرد. جایی که باید مأمن انسانها میبود، با حضور نظامی اشغال شد و اینها اتفاقاتی است که باعث تردید جامعه در مواجهه با دین میشود.
ملی مذهبی
متن کامل
سلب مالکیت از خانه خدا؛ گزارشی از اشغال مسجد حجت
قربانی جنايت خامنه ای
|