Welcome to Online Film Home
Home :: Film News :: Find a Birthday :: Dark version :: Persian Weblog :: Forum :: Contact
  تالار گفتمان بحث آزاد تالار گفتمان بحث آزاد

 خوش آمديد مهمان                                 عضو شويد  وارد شويد جستجو  فهرست اعضای تالار

  تالار
  فيلم و سينما

نسخه مناسب چاپ ارسال ج1608;ابيه  ارسال موضوع جديد

موضوع جشن‌واره‌ای که از پی قتلِ شما بیاید
فرستنده سپهر شيراني در تاريخ 15 فوريه 2024 ساعت 4:33 بعدازظهر  
محل اقامت: Iran   تاريخ عضويت: 02 فوريه 2024   تعداد ارساليها: ۵۸   مشاهده ی مشخصات سپهر شيراني مشخصات  جستجوی ارساليهای ديگر سپهر شيرانيجستجو برويد به صفحه خانگی سپهر شيراني سايت نقل قول ارسالی سپهر شيرانينقل قول

از صفحه اینستاگرام میم. یزدانی خرم

 
 
 
 
 
View this post on Instagram
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

A post shared by m.yazdanikhorram (@m.yazdanikhorram)



جشن‌واره‌ای که از پی قتلِ شما بیاید یعنی هیچ... هیچ‌ سالی چنین جشن‌واره‌ برای‌ام بی‌اهمیت نبوده. انگار باید خیلی زمان بگذرد تا بتوان کمی آرام‌تر شد. امسال اصلن نمی‌دانم و نخواستم بدانم چه فیلم‌هایی هست که البته می‌دانم چیز درخوری هم نبوده، مثل پارسال. سالی که «سنتوری» در جشن‌واره نمایش داده شد در سینمای منتقدان مگر یادم می‌رود؟ همه‌ی ما تصمیم گرفته بودیم عاشق‌اش شویم. آن تکه که بهرام رادان در خانه‌ی پدری‌اش میان مولودی مادرش فریاد می‌زد «تو این خونه یه خودکار پیدا نمی‌شه...» تن بسیاری‌مان لرزید. آن شب باران می‌آمد و آن مرد پوپولیست محمود احمدی‌نژاد یک سال بود که رییس‌جمهور بود. بسیاری با صحنه‌ی تزریق علی سنتوری گریستیم. نیمه‌شب مقابل سینما فلسطین دود سیگارها به آسمان بود و چشم‌ها تَر. انگار نمی‌دانستیم برای خودمان داریم گریه می‌کنیم و سیگار دود... آن روزها هنوز سینما جدی‌تر بود، سنگر بود و هنوز انگار «توی این خانه قلمی پیدا می‌شد». هیچ‌گاه فکر نمی‌کردم بهمن‌ماه را بگذرانم و فیلم نبینم و به قول رفیق منتقدم نیما حسنی‌نسب دیگر سرِ متن‌ها نجنگیم. سینما مثل ادبیات ما را جنگ‌جو می‌کرد از حسرت‌خوردن بدم می‌آید اما واقعن حالا برای چه باید جنگید؟ برای کدام اثر؟ برای کدام روایت؟ کسی از آینده خبر ندارد ولی در روزگاری به‌سر می‌بریم که نور لرزان روی پرده‌ها دارد از یادم می‌رود. بی‌تردید ما خوش‌بخت بودیم که مهرجویی، بیضایی، تقوایی، کیمیایی، بنی‌اعتماد و بسیاری دیگر را در سرمای بهمن هر سال ملاقات می‌کردیم. سینما اگر قرار باشد زنده‌گی نباشد مُرده‌ای‌ست که بر او نماز هم خوانده‌اند. سینمایی که مملو از کپییه‌های دست هزارمِ آثار درجه سه غربی شده اصلن محل بحث نیست. آقای مهرجویی شما قصه‌ی «منطق‌الطیر» را بهتر از من خوانده بودید . سی مرغ زمانی «سیمرغ» می‌شوند که پرواز و حرکت را رقم بزنند. اصلن تمام جان عطار در روایتِ این حرکت بوده مانند سینما که با «حرکت» جان می‌گیرد. اما آن‌چه من می‌بینم در این روزگار «احجام شیشه‌ای» هستند که تصور هیچ پروازی در آن‌ها نیست. بله، انگار مرگ شما آخرین ضربه بود برای خانه‌ای که فعلن درش «قلم» کم‌یاب شده. هرچند همیشه می‌شود «بازگشت». چون شما و چونان شما رویاهایی برای ما ساختید که هیچ «بلور پرپرشده‌ای» نمی‌تواند آن را حبس کند. سینما روشن‌ترینِ چراغ‌ها بوده و قطعن آیین چراغ خاموشی نیست که ما غلام خانه‌های روشن هستیم و باید «امیدوار» باشیم به بازگشت مرغانِ سیمرغ از پشت کوه. سینما و ادبیات با بخش‌نامه پیش نمی‌روند که درنهایت این کشتی به راه خودش ادامه می‌دهد.


از صفحه اینستاگرام میم. یزدانی خرم



سپهر شيراني اهل زاهدان 18 ساله دانشجو قتل در اثر شکنجه آتش به اختياران

برای ارسال پاسخ به اين مورد بايد وارد شويد
برای استفاده از تالار گفتمان بايد عضو شويد

ارسال جوابيه  ارسال موضوع جديد


 
جستجو
جستجوی فيلم، کارگردان، بازيگر..:

fa en


سايت های سينمايی!
 

Find a birthday!


پيوندها
 
مجله ۲۴
آدم برفی ها
دیتابیس فارسی فیلم های سینمایی
کافه سينما
سينمای ما
سينمای آزاد
 

اخبار روز ايران

[ Yahoo! News Search ]

Search Yahoo! here
 
 [ Yahoo! ]



options