واژه ارزشمند هنرمند را مانند گوشت قرباني ميان بي هنران به حراج نگذاريد ...
کوروش يغمايي - 10 آبان 1400
https://t.me/kouroshyaghmaei/1294
هنر، آفرينش زيبايي است و ملاک شناخت هنرمند (اثر) آفرينش او مي باشد که از پيشينه فلسفي او رنگ مي گيرد. براين پايه خواننده، نوازنده و... هيچگاه هنرمند بشمار نمي آيند، بلکه فقط اجرا کننده آفرينش هاي (آهنگ و شعر) دو هنرمند آهنگساز و شاعر مي باشند. به بيان ساده تر اگر آهنگ و شعري درميان نباشد نه خواننده اي در ميان است و نه نوازنده اي و...
مراد از هنرمند (آهنگساز و شاعر) يعني کسانيکه از آنها چيزي مي آموزيم که هرگز از کسي نياموخته اند؛ ونه خودخواندههاي هنري .
بر پايه نظريه هاي مدرن در دانش فيزيک ،(کرم چاله) نام مسيري ميانبر بين دو نقطه از فضا مي باشد که مي توان از يک سو به درون آن شد و بي درنگ از سوي ديگر و در جهان ناشناخته ديگري پديدار شد. باور دانشمندان بر اين استوار است که قوانين فيزيک و رياضي و... که در زمين براي ما شناخته شده هستند در (کرم چاله) کار نمي کنند. چرخه توليد بخش هنري دولتي و قارچ هاي سمي شبکه هاي تبليغاتي ما هم عملکرد حيرت آور کرم چاله را بهياد مي آورد. همانگونه که در کرم چاله قوانين و معادلات علم فيزيک و رياضي شناخته شده در زمين کار نمي کنند ، در اين چرخه هم دانش و مقررات و استاندارد هاي رايج هنري در دنيا هم کار نمي کنند. از معني و مفهوم و تعريف هنر و هنرمند گرفته تا پايمال کردن قوانين و حقوق مدني هنرمندان (مولف و مصنف)و ... . بطوريکه از يک سو هر شخص بدون هرگونه آزمايش هنري وداشتن تجربه و حتا داشتن شايستگي هاي مقدماتي هنري و حتا اخلاقي بهدرون اين چرخه شگفت انگيز فرو مي روند و از سوي ديگر در حيرت و ناباوري بر پايه قدرت تبليغاتي و ويرانگر رسانه اي(دگر گون کردن باورهاي عمومي از روش هاي غير مستقيم) با عنوان هنرمند پديدار و به مردم خورانده مي شوند . در رويداد اين پديده تناسخ گونه فاجعه هنگامي رخ مي دهد که افراد فروافتاده در اين چرخه اين سراب را واقعي پنداشته و خود را هنرمند هم مي پندارند و سخنان خامي هم پيرامون هنر و حتا امور اجتماعي و... صادر مي فرمايند . سد البته از آنجا که انسان بايد با فرهنگ جامعه خود سازگار شود عموم مردم هم با ساده دلي خود در زمينه هنر و بهويژه نبودن الگو هاي راستين و شايسته ناگزير به آنچه که در دسترس دارند عادت و سپس تنها بر پايه همين عادت (نه بر پايه آگاهي و شناخت هنري) به آنها سازگار مي شوند و از بخت بد نااگاهانه از اين کالاهاي هنري پشتيباني هم مي کنند.
بهويژه که پس از گذشت چند دهه هنوز تکليف خود هنر موسيقي و جايز بودن و نبودن آن هنوز روشن نمي باشد. از سوي ديگر ما خود هم در اين ويرانگري فرهنگي سهم بسزايي داريم. ما حتا هنوز معني و مفهوم خود هنر و هنرمند را بهدرستي درک نکردهايم و در پي شناخت آن هم نيستيم و ناگزير به کار هر بي هنر و يا دزد فرهنگي که به اشتباه در جايگاه هنرمند به ما خورانده مي شود تن در مي دهيم.
هنر، آفرينش زيبايي است و ملاک شناخت هنرمند (اثر) آفرينش او مي باشد که از پيشينه فلسفي او رنگ مي گيرد. براين پايه خواننده، نوازنده و... هيچگاه هنرمند بشمار نمي آيند، بلکه فقط اجرا کننده آفرينش هاي (آهنگ و شعر) دو هنرمند آهنگساز و شاعر مي باشند. به بيان ساده تر اگر آهنگ و شعري درميان نباشد نه خواننده اي در ميان است و نه نوازنده اي و...
مراد از هنرمند (آهنگساز و شاعر) يعني کسانيکه از آنها چيزي مي آموزيم که هرگز از کسي نياموخته اند؛ ونه خودخواندههاي هنري .
https://t.me/kouroshyaghmaei/1291 @kouroshyaghmaei
اطلاعيه اين مغازه مجازي (اينستاگرام) تا اطلاع ثانوي تعطيل ميباشد !
کوروش يغمايي - 10 آبان 1400 تلگرام
در تهران نزديک خانه ما يک دکان قصابي وجود دارد که مردي قوي هيکل و رُک گو به نام «آقا عزت» در آن مشغول کار مي باشد. همسرم مي گفت ؛ يک بار که براي خريد گوشت به دکان آقا عزت رفته بودم و منتظر آماده شدن سفارشم بودم بانويي وارد قصابي شد وگفت : آقا عزت مغز داري؟! آقا عزت همانطور که سرش پايين و مشغول آماده کردن گوشت براي من بود با گويش و لحني مانند فيلم فارسي هاي قديم گفت : خانم اگه ما مغز داشتيم که قصاب نمي شديم!(با پوزش از تمام قصابان گرامي) حالا در اين روزگار هم بايد گفت که اگر هنرمندان راستين ما هم سر انجام کوشش هنري خود را از پيش مي دانستند شايد هيچ گاه دنبال هنر و... و پي آمدهاي ناگوار آن نمي رفتند. آنها حتا در خيال خود هم نمي پنداشتند روزي فرا خواهد رسيد که بي هنران ، هنر هنرمندان را ارزيابي کنند.
چارلي چاپلين مي گويد: اگر هر شخص جايگاه خود را بداند، در روي کره زمين جا براي همه وجود دارد.
گوش اگر گوش توو ناله اگر ناله من. آنچه البته بجايي نرسيد فرياد است.
شعر از يغماي جندقي نياي بزرگوار و فرزانه ام.
کوروش يغمايي - 10 آبان 1400
https://t.me/kouroshyaghmaei/1294
|