Welcome to Online Film Home
Home :: Film News :: Find a Birthday :: Dark version :: Persian Weblog :: Forum :: Contact
  تالار گفتمان بحث آزاد تالار گفتمان بحث آزاد

 خوش آمديد مهمان                                 عضو شويد  وارد شويد جستجو  فهرست اعضای تالار

  تالار
  فلسفه‌ و هنر

نسخه مناسب چاپ ارسال ج1608;ابيه  ارسال موضوع جديد

موضوع «مِموریال» و حافظه‌ی جمعی ملت روس
فرستنده arman در تاريخ 27 آوريل 2022 ساعت 8:59 بعدازظهر   -  ويرايشگر تالار
محل اقامت: Denmark   تاريخ عضويت: 18 آگوست 2004   تعداد ارساليها: 375   مشاهده ی مشخصات arman مشخصات  جستجوی ارساليهای ديگر armanجستجو نقل قول ارسالی armanنقل قول
«مِموريال» و حافظه‌ي جمعي ملت روس

تاريخ انتشار: 1401/02/06
سرور کسمايي، آسو

https://www.aasoo.org/fa/notes/3852

در 28 دسامبر 2021، فعاليت «مموريال»، قديمي‌ترين نهاد حقوق بشري مستقل روسيه که در دوران پرسترويکا توسط آندري ساخاروف، برنده‌ي جايزه‌ي صلح نوبل، همسرش النا بونِر و چند تن از ياران و همراهانشان براي ثبت جنايت‌هاي دوران استالين بنيان‌گذاري شده بود، پس از 32 سال، توسط دادگاه عالي روسيه ممنوع اعلام شد. دادستان اين دادگاه، الکساندر جَفَريوف، در کيفرخواست خود تلاش «مموريال» را معطوف به «چرکين کردن سيماي اتحاد جماهير شوروي» و «اعاده‌ي حيثيت از نازيسم» خوانده و خواهان غيرقانوني اعلام کردن آن شده بود. حکم نهايي دادگاه با يورش به دفتر مموريال و به تاراج بردن اسناد و مدارک قربانيان، بازماندگان و خانواده‌هاي زندانيان پيشين اردوگاه‌هاي کار اجباري (گولاگ) اجرا شد.
بسياري از کنشگران روس «مموريال» را آخرين سنگر مقاومت مدني در برابر رژيم خودکامه‌ي اين کشور مي‌دانند، رژيمي که تاريخ را به انحصار خود درآورده است و تحريف و بازنويسي آن را در دستور کار دارد. براي حکومتي که از رأس تا ذيل هرم آن در تصرف نهادهاي اطلاعاتي-امنيتي است، تاريخ نيز پرونده‌اي به‌شدت امنيتي به‌شمار مي‌رود و تنها خوانش مجاز از آن بزرگداشت نقش پيروزمند و افتخارآميز شوروي در مبارزه با نازيسم و کتمان سويه‌ي تاريک آن، يعني جنايات دوران استالين و ميليون‌ها قرباني آن است. روايتي که تنها کيش قهرمان را جايز مي‌داند و وجود قرباني را برنمي‌تابد. از ديد چنين رژيمي هر خوانش ديگري از تاريخ معاصر شوروي «سياه‌نمايي» محسوب مي‌شود و درخور مجازات و زندان و محکوميت‌هاي طولاني است. در اين چارچوب است که برچسب «عامل بيگانه»، «جاسوس»، «خائن» و البته «نازي» به‌روز مي‌شود و کاربردي نو مي‌يابد.

اما چنين چرخشي چرا و چگونه امکان‌پذير شد؟

در نيمه‌ي دوم دهه‌ي هشتاد ميلادي، در پي پروسترويکا و گلاسنوست، بخشي از آرشيوهاي دولتي به روي همگان گشوده شد و اسناد و مدارک بسياري در اختيار تاريخ‌پژوهان قرار گرفت. ده‌ها کتاب و صدها مقاله درباره‌ي سرنوشت شاعران و نويسندگان و هنرمندان آزاده‌اي چون ماندلشتايم، تسوتايوا، سولژنيتسين، شالاموف و ديگران منتشر شد. هنوز سرماي تيز و نفس‌بُر آن غروب يخ‌زده را که براي شرکت در سخنراني يکي از تاريخ‌پژوهان نامدار اما ممنوع‌القلم، در صفي طولاني جلوي تالار دانشکده‌ي تاريخ دانشگاه مسکو اين‌پا آن‌پا مي‌کردم، به‌خوبي به ‌ياد دارم. شوروي هم‌چنان پابرجا بود و ساميزدات زير پالتو رد و بدل مي‌شد، اما اميد تازه‌اي در فضاي شلوغ و پرشور و شوق صف موج مي‌زد. اتفاق بي‌سابقه‌‌اي رخ داده بود. گورباچف نطقي درباره‌ي وقايع تلخ دوران استالين ايراد کرده و به جان‌به‌دربردگان اردوگاه‌ها و خانواده‌هاي قربانيان اميد داده بود که آرشيوهاي محرمانه را بگشايد تا حقايق برملا شود.

افسوس اما که او به وعده‌ي خود عمل نکرد و آرشيوهاي مربوط به گولاگ هرگز به طور کامل گشوده نشد.

دو دهه پيش از آن، وارلام شالاموف، نويسنده‌ي کتاب داستان‌هاي کوليما زنگ خطر را به ‌صدا درآورده بود: «اسناد گذشته‌ي ما را منهدم کرده‌اند...پرونده‌هاي قضائي، آرشيو بازجويي‌ها، فيش‌هاي پزشکي، عکس‌ها و مدارک را از بين برده‌اند. اردوگاه‌ها را با خاک يکسان کرده‌اند. حتي سيم‌هاي خاردار زنگ‌زده را جمع کرده و به مکان ديگري برده‌اند و برج‌هاي نگهباني را منهدم ساخته‌اند. بر خرابه‌هاي به‌جا‌مانده اکنون گل‌هاي هرز روييده‌اند، گل‌هاي حريق و فراموشي، گل‌هاي آرشيوزدا و خاطره‌گريز.»

بنابراين، در دو دهه‌ي 1960-1970، نه تنها جان‌به‌دربردگان از گولاگ نمي‌توانستند در برابر هيچ دادگاه يا حتي هيچ کميته‌ي حقيقت‌يابي شهادت بدهند، بلکه برخي تعهد کتبي داده بودند که اسرار را برملا نکنند. در اين دوران در کتاب‌هاي تاريخ نيز ردي از گولاگ ديده نمي‌شد. نام آن را تنها در آثار ادبي برجسته‌اي چون يک روز از زندگي ايوان دنيسويچ، داستان‌هاي کوليما و مجمع‌الجزاير گولاگ مي‌شد ديد، آثاري که به شکل ساميزدات (نشر زيرزميني و فردي در داخل يا خارج از روسيه) منتشر مي‌شد و به دست تعداد اندکي از خوانندگان مي‌رسيد.

بنابراين، شاهداني که در آن سال‌ها ناظر پاک شدن خاطره‌ي گولاگ از حافظه‌ي جمعيِ ملت روس بودند، چاره‌اي جز اين نداشتند ‌که خود قلم بردارند و خاطرات و روايات خود را بنويسند و با اين کار به بازسازيِ واقعيت تاريخي ياري رسانند. بدين ترتيب، افراد بي‌شماري در سراسر روسيه با تب و تاب مشغول ثبت خاطرات شدند. جان‌به‌دربردگاني که در دوران اصلاحات خروشچف به شهادت در مورد گولاگ مي‌پرداختند، اين کار را اقدامي عليه فراموشي مي‌ناميدند: عليه فراموشي، عليه حافظه‌زدايي و براي انتقال به نسل‌هاي آينده.

در سال 1989، «مموريال» براي پاسخ‌ به چنين نيازي توسط تعدادي از روشنفکران سرشناس روس پايه‌ريزي شد. هدف «مموريال» مبارزه با فراموشي بود. «جامعه‌اي که از حافظه‌ي تاريخيِ خود هراس دارد، هرگز به بلوغ دموکراتيک نخواهد رسيد». پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، رويش «گل‌هاي فراموشي» بر خرابه‌هاي حافظه‌ي جمعي هم‌چنان ادامه يافت و با اين که آزادي نسبي در کشور حاکم بود، نه استالين‌زدايي به معناي واقعي کلمه امکان‌پذير شد و نه دادخواهي حقوقي و قضائي در دادگاهي از نوع نورنبرگ به انجام رسيد.

در اين دوره و براي سه دهه، «مموريال» کار «مبارزه با فراموشي براي برپايي روسيه‌اي دموکراتيک» را با ايجاد بيش از شصت شعبه در سراسر روسيه، از سن پترزبورگ تا ولادي‌وستوک، به پيش برد. اعضا و پژوهشگران «مموريال» پيش‌کسوتان پژوهش در زمينه‌ي اردوگاه‌هاي تأديبي کار اجباري، وحشت عظمي سال‌هاي 1937-1938، جابه‌جايي قومي در دهه‌هاي1930-1950 و نيز سرکوب نويسندگان، شاعران و روشنفکران در سال‌‌هاي 1960-1980 بودند. يکي از نخستين اسناد منتشرشده توسط «مموريال»، «راهنماي اردوگاه‌هاي کار اجباري در اتحاد جماهير شوروي از 1923 تا 1960» بود. پس از آن فهرست‌هاي ديجيتالي بي‌شماري از اسامي قربانيان گردآوري شد که يک نمونه‌ي آن دربرگيرنده‌ي نام سه‌و‌نيم ميليون نفر از ناپديد‌شدگان در اردوگاه‌هاي مختلف بود. همچنين آرشيو عظيمي از شصت‌هزار پرونده‌ي خصوصي خانواده‌ها جمع‌آوري شد. از ديگر دستاوردهاي «مموريال» ثبت هزاران شهادت و روايت کتبي از جان‌به‌دربردگان و نيز برپايي ده‌ها اثر يادبود در مکان‌هاي شناسايي‌شده‌ي کشتارهاي دوران وحشت عظيم و تصفيه‌هاي استاليني است. بنابراين، براي خانواده‌هايي که در جست‌وجوي اطلاعات در مورد سرنوشت خويشان و نزديکان خود بودند، «مموريال» تنها مرجع معتبر اطلاع‌رساني بود.

اين تلاش‌ها براي «مموريال» اعتباري جهاني کسب کرد و در غياب هرگونه امکانات دولتي، پشتيباني ماليِ بسياري از سازمان‌هاي جهاني حقوق بشري را برانگيخت. حمايتي که از سال 2012 بهانه‌اي براي قلع‌وقمع آن به دست رژيم پوتين، اين کلنل سابق «کا‌گ‌ب»، داد تا با تصويب قانوني جديد، هر سازمان و نهادي را که از کمک‌هاي‌ ماليِ سازمان‌هاي بين‌المللي بهره مي‌برد، «جاسوس دشمن» و «عامل بيگانه» بداند. برچسبي که از آن پس به تمامي مدارک رسمي، نشريات، تارنما و شبکه‌هاي اجتماعيِ «مموريال» تحميل شد. تا جايي که هر اطلاعيه‌اي در مورد بخشي از اسناد يا خاطرات جان‌باختگان و شاهدان جنايات دهه‌هاي گذشته منتشر مي‌شد، مُهر «عامل بيگانه» بر تارک آن ديده مي‌شد. اتهامي که براي جان‌به‌دربردگان و بازماندگان سال‌هاي سياه، خاطره‌ي تلخ عنوان «دشمن خلق» و «ضدانقلاب» را زنده مي‌کرد، اما براي مردم عامي يادآور ادبيات جنگ جهاني دوم و مبارزه با نازيسم بود. ادبياتي که اين روزها توسط ماشين پروپاگانداي رسمي رژيم حاکم به کار گرفته مي‌شود تا به سياست کشورگشايي آن در نظر مردم روسيه وجهه‌اي قابل قبول ببخشد.

لِو پونومارف، فيزيک‌دان برجسته‌ي روس و از مديران مموريال، مي‌نويسد: «پوتين و اطرافيانش مدام مردم را از دشمن خارجي مي‌ترسانند، حال آن‌ که دشمن واقعيِ مردم روسيه خود آن‌ها و رژيم تماميت‌خواه حاکم و دستگاه امنيتي آن (اف‌اس‌ب) با چهارصد هزار مأمورند.»
اين محدوديت‌ها اما نه تنها «مموريال» را دلسرد نکرد بلکه عزم آن را در گسترش فعاليت‌هاي خود راسخ‌تر ساخت، چنانکه در سال‌هاي اخير دامنه‌ي کنشگري خود را از تاريخ و ثبت حافظه‌ي جمعي فراتر برد و به دادخواهي براي زندانيان سياسي کنوني و فعاليت در زمينه‌ي حقوق مدني شهروندان، افشاگري در مورد جنايت‌هاي دولت روسيه در دو جنگ چچن، جنايات رمضان قديروف، دست‌نشانده‌ي مسکو در چچن، و هم‌چنين در ماه‌هاي اخير، تحقيق در مورد عمليات جنگي شبه‌نظاميان مزدور گروه واگنر در سوريه بسط داد.

فشار بر «مموريال» هنگامي به اوج خود رسيد که در سال 2016 اقدام به انتشار فهرستي با نام آمران و عاملان دولتيِ سرکوب مخالفان کرد. انتشار اين فهرست با اسامي بيش از 40 هزار «جلاد» که همگي از اعضاي سازمان اطلاعاتي امنيتي «اِن‌کا‌و‌د» (سلف «کا‌‌گ‌‌ب») بودند، خشم کرملين را برانگيخت. در همان سال يوري ديميتريف، يکي از اعضاي نامدار «مموريال»، تاريخ‌پژوه شناخته‌شده‌ي منطقه‌ي کارلي (هم‌مرز با فنلاند) و کاشف گور دسته‌جمعيِ ساندَرموخ، دستگير و به اتهام ساختگي جرايم جنسي به 15 سال زندان محکوم شد. از نظر پوتين، گزارش ديميتريف زنگ خطري بود براي پروژه‌ي بازنويسي تاريخ که از ميانه‌ي دهه‌ي 2010 ميلادي در پيش گرفته است. در روايت پوتين از تاريخ، جنايات دوران شوروي وجود خارجي ندارد. بنابراين، اجساد يافته‌شده در 236 گور دسته‌جمعي در منطقه‌ي ساندرموخ نيز نه از آنِ 9000 قربانيِ تصفيه‌هاي بزرگ استاليني در سال‌هاي 1937- 1938 به دست «ان‌کا‌و‌د» بلکه متعلق به اسراي جنگيِ شوروي است که در سال‌هاي 1941-1942 به دست فنلاندي‌ها به قتل رسيدند. اکنون نقش شوروي در قتل عام افسران لهستاني در جنگل کاتين که بوريس يلتسين در ابتداي دهه‌ي 1990 آن را به رسميت شناخته بود، انکار مي‌شود. الکساندر چرکاسوف، يکي از مديران «مموريال جهاني»، مي‌گويد: «در دوران ما سردمداران رژيم در حال بازنويسي تاريخ هستند، تاريخي دروغين و جعلي. تلاش ما مقابله با اين اقدام و ثبت حافظه‌ي ميليون‌ها قرباني براي نسل‌هاي آينده است.»

بازنويسي تاريخ روسيه از بدو پيدايش در قرن نهم ميلادي تا به امروز ــ که البته هفتاد سال پاياني آن داراي اهميت عاطفي و ايدئولوژيکيِ ويژه‌اي براي پوتين است، چنانکه فروپاشيِ آن را «بزرگ‌ترين فاجعه‌ي ژئوپوليتيک قرن بيستم» مي‌داند ــ بازگشت به روايت رسميِ سراسر افتخارآميزي است که جانبازي‌هاي ارتش و مردم شوروي در برابر آلمان نازي گرانيگاه آن را تشکيل مي‌دهد. در اين روايت، استالين رهبر پيروزمند جنگ است نه باعث و باني تصفيه و ترور و کشتار چند ميليون روس. از سال 2020، اين روايت رسمي در متن قانون اساسي روسيه نيز گنجانده ‌شده است: «فدراسيون روسيه، ميراث‌دار اتحاد جماهير شوروي، از واقعيت تاريخي خود پاسداري مي‌کند.»

آشکار است که از ديدگاه اين «واقعيت تاريخي»، انجمن حقوق بشريِ شناخته‌شده و معتبري همچون «مموريال» که «روزنگار سرکوب از استالين تا پوتين» را در دستور کار خود دارد و گولاگ را تعبيري از «جنايت عليه بشريت» مي‌داند، جايي نمي‌تواند داشته باشد. از اين رو، براي بسياري از کنشگران جامعه‌ي مدني روسيه انحلال «مموريال» پيش از آنکه نقطه‌ي پاياني بر روند شناخت گولاگ در دوران پساشوروي و ثبت آن در حافظه‌ي جمعي باشد، نقطه‌ي آغازي بر چرخش اولتراناسيوناليستي رژيم روسيه و چراغ سبزي به تهاجم نظامي به اوکراين به‌شمار مي‌رود.
برای ارسال پاسخ به اين مورد بايد وارد شويد
برای استفاده از تالار گفتمان بايد عضو شويد

ارسال جوابيه  ارسال موضوع جديد


 
جستجو
جستجوی فيلم، کارگردان، بازيگر..:

fa en


سايت های سينمايی!
 

Find a birthday!


پيوندها
 
مجله ۲۴
آدم برفی ها
دیتابیس فارسی فیلم های سینمایی
کافه سينما
سينمای ما
سينمای آزاد
 

اخبار روز ايران

[ Yahoo! News Search ]

Search Yahoo! here
 
 [ Yahoo! ]



options