نزدیک یک قرن زیست و بیش از هفتاد سال در چشمِ استبداد نگاه کرد و روایتاش.
نوشتن دربارهی مرگ کوندرا لغو و بیهوده است چون او در اختصار نمیگنجد. چون هر مخاطبی به یاد دارد «کشف» او را. من با «شوخی» در میانهی دههی هفتاد مبهوتاش شدم و این بهت ادامه یافته تا امروز. سال گذشته بود که نهال تجدد به من گفت دچار «فراموشی» شده. این قاب که میبینید از آخرین عکسهای اوست که در پاریس برداشتهشده. اتفاقی و پنهانی. نویسندهی نود سالهی این تصاویر پاتند کرده و «میگذرد».
این یکی از دقیقترین تصویرهاییست که از او دارم. مردی که نمیایستد. مدام از دالانهای زمان و تاریخ و استبداد عبور میکند و از هویتی میگوید که «پایبند میراث بیقدرشدهی سروانتس» است.
کوندرا بهواقع یک تبعیدی ابدی بود و حتا بعد انهدامِ کمونیسم در چک و سفری که داشت و نتیجهاش رمان درخشان «جهالت» شد نیز نتوانست بهواقع «بازگردد». او از شهروندی چک انصراف داد و حتا چنان لج کرد که حق انتشار آثاری را که به این زبان نوشته بود نیز پس گرفت و حقِ ترجمهی کتابهای بهفرانسهنوشتهشدهاش به چکی را هم. او تبعید شد و نیز نگذاشت نوستالژی بازگشت او را دچار تردید کند. کوندرا هیچگاه بازنگشت.
دوستی چکتبار دارم که فارسی خوب میداند و درس میدهد. در سفر آخرش گفت بسیاری مخاطبان چکِ کوندرا از او «عصبانی» هستند که چنین خود را از وطناش خلع کرده و انگار حتا برایاش پروندهسازی کرده بودند که در جوانی سر عشق یک دختر باعث تبعید رقیب عشقیاش شده و فلانوبهمان... به زوزانای عزیز گفتم تقلیل کوندرا به چنین چیزی شگفت است از نظر منِ ایرانی خوانندهی او کوندرا عملن چنان دچار فقدان وطن شد که آن را در آثارش و آدمهایاش آفرید...
این تبعیدی مدام حتا در فرانسه نیز منزوی بود. او عملن مصاحبهی چندانی نداشت و بهندرت دیده میشد. همانطور که در «جاودانهگی» نشان داد او ساکنِ تاریخی شد که مشتمل بر زیباییهای در حالِ زوالی بودند که استبداد و لمپنیسم مرگشان را میطلبید. او بهواقع «رمان» را وطن خود کرد و در رمان و جُستارهایاش بود که توانست با قدرت حرکت کند. او راوی بدنها، پوست و البته دشواریای بود که توتالیتاریسم سر تجسد انسان میآورد. و کشفِ این بدنها و روابطشان را بیپروا روایت میکرد. به قولی او علیهِ «کمونیسم» نمینوشت بلکه این باور را مدام کالبدشکافی میکرد و فساد تکههای مختلفاش را آشکار. بلایی که او با کلماتاش سر استبداد آورد نه فقط در نمایاندنِ این هراس که در بازنمایی انسانی بود که به آن «نه» گفت و ترجیح داد تبعیدی بماند تا ابد.
از صفحه اينستاگرام ميم. يزدانی خرم https://www.instagram.com/p/Cum7CoUJ2r5/
عاطفه نعامی
عاطفه نعامی قربانی تازه جنایت نیروهای امنیتی
|