فرستنده Parsa_Ghobadi در تاريخ
08 آوريل 2023 ساعت 6:27 قبل ازظهر
محل اقامت: Iran تاريخ عضويت: 12 مارس 2023 تعداد ارساليها: ۴۰ مشخصات جستجو نقل قول
در نگاه اوّل. سروده فرزانه دُرّی
از صفحه ووردپرس فرزانه دُرّی https://farzanehdorri.wordpress.com/
دوباره ناقوس مرگی را زدند دوباره دیو با چهره ای آرام و حضوری پرهیزگارانه خبرساز شد و پشت لبخندی ساده، دندان های برهنه اش را نشان داد .
دوباره چشمانی باز را به سرپنجه ی مرگ بستند چشمانی که دیدگاه جسورانه اش روابط انسانی را می شناخت و بصیرتی زیبا و ژرف را ارائه می کرد تا فریاد خاموش او شود. دوباره مهر خودکشی را بر پیکری بیجان گذاردند شعراندیشی که گنج پنهان دریاها و گستره ی افق را در چشمان خویش داشت و نجابت ذهنی که از هنر غنی بود و قاتلان را وحشت می افزود.
این پرونده باز است این پرونده و پرونده های دیگر بازند و همچنان باز خواهند ماند پرونده هایی که بسته نخواهند شد.
درازکشیده بر زمین افتاده ای فریاد می کشد که باران تند می زند از دهکده ی ساحلی صدای او را کسی نمی شنود و رؤیاهایی که از جریان باد تکه تکه شده بود، ما را به جستجوی یک واژه هدایت می کند، تنها یک واژه که تمامی دنیاست.
ما نیز در بهت افتاده ایم و فریاد می زنیم باران تند می زند مگر نه اینکه بهار است پس فروافتادن هر قطره خون به خاک؛ حضور کدامین خزان را فریاد می کشد؟ کدامین خزان بدین بهار گل کرد که شکوفه های چهارپر رؤیاها زیر چکمه های دیو به خاک افتاد. شلاق باران بر سر ما می زند و جلاد قمه های بزرگش را در هوا تاب می دهد: آهای! آن واژه چیست که آواز می دهید؟ آهای! و خدا فریاد می کشد: آخرین پرنده های سبز من چه رنگ باخته اند این بهار از بامداد تاکنون، جشن روز مردگان بود اما پرنده می رسد دوباره سبز دوباره گرم چو خورشید با آوزش که فریادهای گره خورده ی ماست.
ما نیز در بهت افتاده ایم و فریاد می زنیم باران تند می زند اما سبز می شویم و باز می گردیم با همان یک واژه .
پارسا قبادی رو کور کردند
برای ارسال پاسخ به اين مورد بايد
وارد شويد
برای استفاده از تالار گفتمان بايد عضو شويد