باشگاه شاهنامه پژوهان _ گفتگو : کم تر کسی است که با شاهنامه آشنایی داشته باشد و نام جلال خالقیمطلق را نشنیده باشد. فردوسی سی سالی عمر خود را بر سر شاهنامه گذاشت. خالقی مطلق اما برای تصحیح شاهنامه پنجاه سالی از عمر خود را مایه گذاشته است.
جلال خالقیمطلق، ابتدا در آلمان رشته ادبیات را برگزید و سراغ هومر و سایر حماسه سرایان رفت. راهی که آن سوترش شاهنامه فردوسی قرار گرفته بود. نخستین رساله اش درباره زنان شاهنامه بود و از آن پس علاوه بر تحقیق و پژوهش در کارهای چند شاعر دیگر ایرانی، همچنان در کار تصحیح و تنقیح و حاشیه نویسی شاهنامه باقی مانده است.
جلال خالقیمطلق شاهنامه را در عین حال یک تاریخ ادبیات دوره پیش از اسلام نیز می داند که ویژگیهای ادبیات کهن ما را در دورههای گوناگون، به ویژه در دو دوره پارتی و ساسانی نشان میدهد. دو دورهای که تفاوتهائی با هم دارند. در دوره پارتی ادبیات حماسی و عشقی رواج داشته و در دوره ساسانی، ادبیات اندرزی و آیین خسروان و داستانهای تاریخی و اجتماعی. در همین دوره ساسانی است که داستان پادشاهی بهرام گور را میخوانیم. قصه ای که برای شناخت طبقات مختلف مردم در آن دوران حائز اهمیت است.
خالقی مطلق در مورد مطالبی که در سالهای اخیر درباره شاهنامه منتشر میشود داستانی دارد پر آب چشم:« نود در صد کارهایی که در این بیست ساله اخیر درباره شاهنامه به زبان فارسی نوشته شده است، فاقد ارزش علمی است. این مطالب یا تکرار مکرراتند یا انشاهای ادبی که غالبا به جای تفسیر داستان به تحریف آن میانجامد.»
او اغلب نقاشی هایی را که از ادبیات ما الهام گرفته شده نیز باسمه ای و قالبی و بدلی می داند و می گوید: «به جای این ها کاش به نقاشی صحنههای عشقی که در ادبیات ما اصالت دارند، می پرداختند. نقاشی پیرمرد با موی و ریش سفید در برابر زن باریک اندام با سینه های هوس انگیز تنها از ناکامی سخن می گوید.»
عاطفه نعامی
عاطفه نعامی قربانی تازه جنایت نیروهای امنیتی
برای ارسال پاسخ به اين مورد بايد
وارد شويد
برای استفاده از تالار گفتمان بايد عضو شويد