اگر حکومت شاه می ماند… نگاهی به کتاب ”سقوط بهشت“
شنبه، ۳ دی ۱۴۰۱ کتاب ” سقوط بهشت؛ پهلویها و واپسین روزهای شاهنشاهی ایران “ نوشته اندرو اسکات کوپر ترجمه رضا تقی زاده منبع: فیس بوک سیروس علی نژاد
“سقوط بهشت” (The Fall of Heaven: The Pahlavis and the Final Days of Imperial Iran)، کتابی است نوشته تاریخ شناس برجسته آمریکایی “ اندرو اسکات کوپر” که در سال ۲۰۱۶ در آمریکا منتشر شد.
– در این کتاب خواندنی، نویسنده برای نخستین بار در تاریخ آمریکا اظهار می کند که اگر محمد رضا شاه پهلوی و حکومت او همچنان بر سر کار بود، امروزه جهان محل امنی برای زندگی بود و خبری از تروریسم اسلامی در جهان وجود نداشت. در این کتاب، نویسنده با مدرک معتبر ثابت می کند که چگونه آمریکا و اروپا نقش مستقیمی در سرنگون کردن محمد رضا شاه و روی کار آوردن خمینی و رژیم جمهوری اسلامی داشتند. در این کتاب، توضیح داده می شود که چگونه ایران با سرعتی بالاتر از کشور ژاپن در حال رشد و پیشرفت بود و چگونه محمد رضا شاه شبانه روز برای آبادانی ایران می کوشید.
– نویسنده از سال های واپسین شاه در ایران می گوید و شرح می دهد که چگونه رسانه های غربی به ترور شخصیت او می پرداختند و او را دیکتاتور و ناقض حقوق بشر، شکنجه گر و جنایتکار معرفی می کردند، در حالی که همه ی این تبلیغات از پایه دروغ بود و شاه حتی حاضر نشده بود برای نگاهداشت پادشاهی خود، از نیروی نظامی قوی ایی که در اختیار داشت علیه ملتش استفاده کند و خون ملتش را بریزد.
– “سقوط بهشت” حاصل پنج سال پژوهش اندرو اسکات کوپر، تاریخ نگار و استادیار دانشگاه کلمبیا است که همچنان مورد بحث رسانه ها، دانشجویان تاریخ و بویژه آمریکاییان ایرانی تبار است.
در مقدمه ناشر براین این کتاب چنین آمده است: “در ارایه تصویر استثنایی محمدرضا شاه پهلوی، یکی از پیچیده ترین شخصیت های قرن بیستم، اندرو اسکات کوپر، تمامی زوایای زندگی او از دوران کودکی تا رسیدن به پادشاهی در سال ۱۹۴۱ میلادی ونیز دوران پرتلاطم پس از جنگ جهانی دوم را که طی آن شاه از چندین تلاش برای ترورش جان بدر برد، و ساختن یک کشور مدرن هوادار غرب و ورود قدرتمند ایران به صحنه جهانی را با موشکافی بررسی کرده است”.
– آقای کوپر که تبار نیوزلندی دارد و پیش از این کتاب دیگرش با عنوان “پادشاهان نفت” یکی از پرفروش ترین کتاب ها بوده است.
– اندرو کوپر میگوید: از دیگاه تاریخی، انقلاب ایران یک رویداد جهانی بود. من در آن هنگام ۹ ساله بودم و با هزاران فرسنگ فاصله در نیوزیلند، انقلاب ایران در زندگی من هم اثرگذارده بود. هنگامی که شاه، ایران را ترک گفت و خمینی وارد صحنه شد.
– ما می دانیم که برای از میان برداشتن شاه، “معمر قذافی” رهبر وقت لیبی، منابع مالی را تامین می کرد و “یاسر عرفات” رهبر وقت سازمان آزادیبخش فلسطین، آموزش چریک های ایران را در لبنان بر عهده داشت. ما می دانیم که سلاح های بسیار مدرن، تنها می توانست از زرادخانه های بلوک شرق تامین شوند. این اطلاعات اکنون از اسناد محرمانه منتشر شده دولت آمریکا بدست آمده که در دولت جیمی کارتر جزء اسناد طبقه بندی قرار گرفتند.
– او بیدرنگ ورود گوشت گاو و گوسفند و سایر فرآوردههای گوشتی را ممنوع کرد به دلیل آنکه تهیه آنها طبق موازین شرعی نبوده است. در همان حال کشور ما به یک شوک نفتی دچار آمد چرا که صدور نفت از ایران به خاطر اعتصاب ها متوقف شده بود؛ اینگونه پیآمدهای انقلاب اسلامی، دوران کودکی و نوجوانی من را هم تحت تاثیر قرار داد و من همواره به خود می گفتم که روزی، شخصی در مورد انقلاب ایران و چگونگی آغاز و آنجام آن خواهد نوشت و دلایل آن برمن روشن خواهد شد، ولی چنین نشد و کتابی در این مورد انتشار نیافت و آنچه بود، کامل نبود.
– سالها بعد در مسیر انتخاب حرفه آینده ام در منهتان نیویورک به پژوهش رویداد های خاورمیانه پرداختم؛ دورهای که با ماجرای ۱۱ سپتامبر (۲۰۰۱ میلادی) آغاز شده بود. نتیجه این پژوهش، گذراندن دوره دکترا در رشته تاریخ و نخستین کتابم، “پادشاهان نفت” بود و نوشتن آن در واقع سکویی برای پرش به سوی کاری بزرگتر شد، ولی هنوز آماده این کار بزرگتر نبودم و اطلاعات کافی و منابع لازم را در اختیار نداشتم، تا اینکه سه سال بعد، پیشنهاد نوشتن کتاب “سقوط بهشت” را به ناشرم ارائه دادم که پذیرفته شد و این درست زمانی بود که فیلم سینمایی “آرگو” به بازار آمده و مورد استقبال قرار گفته بود ولی من با آن دشواریهای فراوانی داشتم، چرا که عاری از دقت و صحت تاریخی بود.
– برای نویسندگان، انتخاب عنوان کتاب، کار نامتعارفی است، این کار معمولا توسط ناشران و یا دبیران آنها انجام می شود ولی این کار مهم برعهده اندرو اسکات کوپر واگذار شد و او باید عنوانی جذاب و گویا بر می گزید که مفهوم دوگانه داشته باشد. هم از نظر بازرگانی جلب توجه کند و هم گویای متن کتاب باشد؛ با توجه به نوستالژی بسیاری در باره دوران پیش از ۱۹۷۹ (۱۳۵۷ خورشیدی) این عنوان در همانحال برای برخی از ایرانیان پایان یک دوران طلایی را تداعی می کند و نویسنده خود درپی عنوانی بود که بازگو کننده یک عصر تاریخی باشد؛ سرانجام نویسنده به این نتیجه رسید که پایان زندگی شاه ایران، پایان دوره ای تاریخی در تاریخ ایران هست.
– نویسنده میگوید: فکر می کنم ارزش فراوان کتاب این است که یک غیرایرانی آن را نگاشته و برای من نکته شگفت انگیز در این کتاب، این بود که انتظار نداشتم چهره پادشاه ایران این چنین باشد؛ یک میهن پرست قدرتمند که در مسایل گوناگون برای آمریکا مشکل ساز بود.
– ایرانیانی که این کتاب را خوانده اند از آنچه در روابط پنهان (ایران و آمریکا) روی داده، مبهوت و متحیر شده اند.
– برای ترسیم چهره شاه ایران، با همسرش فرح پهلوی و بسیاری از کسانی که در دوران او در عرصه سیاسی ایران حضور داشتند، گفتگو کردم و به عنوان یک تاریخ نگار هرگز درپی آن نبودم که به هرطریقی، تفکری ویژه، یک جهان بینی خاص و یا نوعی ایدیولوژی را در هر فرم و چارچوبی به ذهن آنها تزریق کنم. بیشتر صحبت ها و قول ها برمحور رویدادها بود و من با این رویدادها به عنوان روزنامه نگار حرفهای برخورد کردم. از تفسیر و تحلیل گفته ها نیز پرهیز کردم و بخش جداگانه ای را به این منظور اختصاص دادم. کتاب در واقع بازتاب رویدادها و دلایل آنهاست. خوشبختانه من فرصت چند ساله ای در اختیار داشتم تا واقعیت های تاریخی را چندین و چند بار بررسی کنم. و اما تکان دهنده ترین بخش کتاب برای من، هنگامی است که شاه شاهد از دست رفتن کشور است. همچنان که در شاهنامه، شاه به سرنوشت اعتقاد داشت.
– داستان او تنها به عصر مدرن حاضر تعلق ندارد و صدها سال دیگر نیز در باره آن بحث و فحص خواهد شد. من برای گفتگو با صدها تن اشخاص مختلف، با زمان در مسابقه بودم. از آغاز این کار تا کنون سه تن از کسانی که با آنها گفتگو کردم، در گذشته اند.
– بخش مهمی از پژوهش های نویسنده، پرداختن به عوامل خارجی انقلاب بود و بویژه نگاه به ورود سلاح های بسیار مدرن به ایران و منابع مالی که در اختیار مجاهدین (خلق) و فداییان (خلق) قرار می گرفت، در این زمینه پژوهشگران اولیه غفلت کردند و آن را کم اهمیت دانستند.
– شاه با اسراییل روابط بسیار خوبی داشت. عرفات و قذافی از توافق صلح کمپ دیوید (که بین انورالسادات رییس جمهوری وقت مصر و مناخیم بگین نخست وزیر وقت اسراییل) امضا شده بود، بسیار ناخشنود بودند و فکر نمی کنم که در آن زمان پشتیبانی از چریکهای ایرانی تصادفی بوده همچنان که در دیدار و گفتگو با یکی از این چریک ها در ایران، این امر برای من تایید شد. شاه نفت را در اختیار اسراییل قرار می داد و از پرزیدنت سادات پشتیبانی می کرد و از میان برداشتن او معادل بیثبات کردن تمام منطقه خاورمیانه بود..
بخشهایی از متن کتاب
او (شاه) چرا اهمیت دارد؟
- پاسخ این سوال برای مسافرینی که از تهران بازدید میکنند آشکار است. مسافرینی که از جنوب شهر به تهران میآیند، از مسیرهای چندباندهای استفاده میکنند که به دستور شاه ساخته شدند. در حومه شهر، آنها از کمربندیهای سبز عبور میکنند که شاه برای محافظت از تهران در برابر گرد و غبار در نظر گرفته بود. در مرکز شهر، بازدیدکنندگان از کنار وزارتخانهها، بیمارستانها، دانشگاهها، مدارس، سالنهای کنسرت، بناهای تاریخی، پلها، مجتمعهای ورزشی، هتلها، موزهها، گالریها و از متروهای زیرزمینی عبور میکنند که یکی از دهها پروژه ویژه او بودند. این شاه بود که برای پیشرفت تکنولوژی سرمایهگذاری کرد و با خریداری راکتورها، برنامه هستهای ایران را آغاز نمود. او از دولت رفاه اجتماعی که امروزه مراقبتهای بهداشتی و آموزش دولتی را در دسترس همگان قرار داده، پشتیبانی کرد. او کمک هزینه تحصیلی را افزایش داد که موجب شد صدها هزار نفر از دانشجویان ایرانی، از جمله بسیاری از روشنفکران جمهوری اسلامی، بتوانند در برجستهترین دانشگاههای آمریکایی و اروپایی تحصیل کنند. شاه جِتهای جنگی خریداری کرد که نیروی هوایی ایران را به قدرت اول در جنوب غرب آسیا تبدیل کرد. وی اولین پارکهای ملی و جنگلهای دولتی را بنیاد نهاد و دستور داد به منظور حفاظت از آب، حیوانات و محیط زیست اقدامات سختگیرانهای صورت گیرد. نباید تعجب کرد که ایران امروز به خانه ارواح مانند شدهاست. مردی که ایران مدرن را بنا نهاد دیگر در خانه نیست، اما حضورش همچنان حس میشود. شاید این سخن برای انقلابیونی که بهجای او در ایران به قدرت رسیدند خوشایند نباشد، اما ایران امروز نه تنها به آنها بلکه به شاه نیز تعلق دارد.
— سقوط بهشت - نوشته اندرو اسکات کوپر - ترجمه نیما نانآور، بخش اول، صفحه ۲۱-۲۰
کتاب ” سقوط بهشت “ نوشته اندرو اسکات کوپر ترجمه رضا تقی زاده منبع: فیس بوک سیروس علی نژاد
|