از صفحه تلگرام عمار ملکی
لات درشتهیکلی به جان یک جوانک نحیف افتاده بود و او را با مشت و چاقو میزد؛ جوانک گاهی که میتوانست، لگدی حواله او میکرد.
مردی آن وسط آمده بود و میگفت دعوا نکنید و برای ختم دعوا، دست و پای جوانک را میگرفت. همان باعث میشد لات وحشی بیشتر بزند. خشونتپرهیزی زیدآبادی حکایت آن مردک است!
@ammarmaleki
این حکایت عطف به نوشته زیر است و نوشتههای بسیاری که در این مدت احمد زیدآبادی نوشت. ماهها پیش در پی یک جدال کلامی با او، تصمیم گرفتم دیگر چیزی درباره نوشتههایش به حرمت دوستی قدیمی ننوسیم اما او در این مدت از موضع «عقل کل» همه مخالفان نظام را به تندی نواخت و سرکوبگران را به نرمی سرزنش کرد! مثل همان مرد قصه بالا! https://t.me/ahmadzeidabad/2738
|