تقـــــــوا (۲۰۰۶)
مروری کوتاه بر فیلم تقوا
بحران هویتی برخاسته از تصادم ارزش های زندگی سنتی با الزامات جامعه سرمایه داری
ارتقاء رتبه ای که اعتقادات مذهبی و رابطه يک مسلمان با خدايش را به چالش ميکشد. ضرب المثلی قديمی ميگويد: "پول
شخصيت و منش آدمها را آشکار ميکند ; اگر دست و دلباز باشند، دست و دلبازتر و اگر حريص و طمــــاع باشند، حريص تر ميشوند".
«تقوا» فيلمی است به کارگردانی سينماگر ترک اوزر کیزیل تان، که نمـــاينده رسمی سينمای ترکيه برای شرکت در بخش رقابتی فيلمهای خارجی زبان در هشتادمين مراسم جايزه اسکار بود، اما نامزد دریافت جایزه نشد.
سالیان درازی است که محّرم (ارکان چان) زندگی ساده و یکنواختی را در يکی از محله های سنتی استانبول میگذارند. در بازار نزد تجار کیسه فروش با قناعت مشغول به کار است. محّّرم خانوادهای ندارد و تنها زندگی میکند. او به عنوان مسلمانی مومن سعی در رعایت آموزه های دین خود دارد و به همين خاطر هم از طرف رهبر یک فرقه دینی (درویشان) مسئول سرکشی امور املاک این جمعیت مذهبی ميشود. شغل او ستاندن اجاره بهای منازل مسکونی سر موعد تعيين شده است.
محّرم، با تلفن همراه و ماشین و لباسهای جدیدش، در نقشی ظاهر ميشود که با تمام باورهای او در تضاد است. پرسشهای او برای رفع تناقض از وضعيتی که در آن قرار گرفته پاسخ مناسب و درخوری نمی يابند و با توجیهات دینی هم مسلکاناش مواجه میشوند. تضاد میان دنیای مدرن و باورهای دینی محّرم، او را دچار چنان تشویشهای روحی سختی میکند که سرانجام در بستر بیماری میافتد.
فیلم با استفاده از عناصر نمادین از یکسو و تغییر و برشهای سریع صحنه از سوی دیگر بدون نیاز به کاربرد زبان و کلام، پیامهای خود را به مخاطبش منتقل ميکند.
وظیفه شناسی، وفاداری و امانت داری محّرم او را به جانب دنیای زشت منفعت طلبی سوق ميدهند. حال او شاهد تبديل شدن خود به موجودی مغرور، سلطه جو و حتی فاقد صداقت است. بدتر از همه اين که آرامش درونی محّرم را تصوير شکنجه دهنده زنی اغوا گر برهم می زند، زنی که خوابها و خيالهای او را در خواب و بيداری و شبها و روزها آشفته کرده است. با برهم خوردن تعادل روانی محّرم، ترس و بيم او از خدا و آخرت چنان برايش آزار دهنده ميشود که همه جريان حسی و عاطفی او را تحت الشعاع خود قرار ميدهد.
رهبر فرقه دینی که در اينجا همچون آيت و نشانه ای از عنصر فاسد و تباه کننده ی قدرت به تصوير کشيده شده است، در سرتاسر مسير داستان محّرم را در سير وسلوک عرفانیيش ياری ميدهد و راهنماييش ميکند. با اين وجود اما، محّرم همچنان از پافشاری و اصرار بددلانه ی رهبرش که تقاضای وصول وجوهات پرداخت نشده ی اجاره نشين ها را دارد، در ستوه است، بويژه اينکه از او خواسته شده وجوهات را بستاند حتی از آنهايی که بضاعت مالی کافی ندارند.
درست موقعی که محّرم بزرگترين بحرانهای زندگيش را از سر ميگذراند، و درست زمانيکه محّرم به راهنمايی های او بيش از هر زمان ديگری نيازمند است، شيخ و رهبرش به او پشت ميکند و غيبش ميزند.
اعمال شيخ را ميتوان همچون تلنگری به شاگردش محّرم دانست که با هدف کشاندن او به خارج از محدوده های سهل و آسان سير و سلوک عرفانی و روحانی است. چه بسا اين درسی است که شيخ و آموزگارش به او داده تا باعث رشد و پختگی او شود و از او آزمون شخصيتی بگيرد. ضرب المثلی هست که ميگويد "پول شخصيت و منش آدمی را آشکار ميکند; اگر دست و دلباز باشد، دست و دلبازتر و اگر حريص و طمــــاع باشد، حريص ترش ميکند."
محّرم در آغاز، رابطه درستی با پول داشت، نسبت به خانواده های کم بضاعت و ندار احساس همدردی ميکرد، ولی زمانيکه از طرف شيخ مجبور به جمع آوری و وصول وجوهــــات ميشود، حتی از آنهايی که آهی در بساطشان نيست، تحولی در وجودش اتفاق می افتد و چرخشی در درونش رخ ميدهد که هستيش را دچار بهرانی سخت ميکند. بهرانی که وادارش ميکند ميان گوش سپردن به ندای وجدان و اجرای اوامر شيخ يکی را انتخاب کند.
(اين نوشته ترجمه ايست از متنی انگليسی در وبسايت ويکی پديا)
ترجمه: علی يوسفی شمالی
Translated by: Ali Yousefi Shomali
آدرس: https://en.wikipedia.org/wiki/Takva:_A_Man%27s_Fear_of_God