Home :: Film News :: Find a Birthday :: Dark version :: Persian Weblog :: Forum :: Contact

پنجشنبه ۳ ارديبهشت 1394
 
 

لارس فون تریه:

'
دوباره شروع به نوشیدن الکل کرده‌ام تا بتوانم کار کنم'



بعد از بیان جوک‌هایی درباره‌ي نازی‌ها که باعث بیرون راندن او از فستیوال کَن 2011 شد، لارس فون تریه قسم یاد کرد در این مورد سکوت اختیار کند. در یکی از اولین مصاحبه‌های او از آن زمان به بعد، Lucy Cheung وی را در استودیوی Zentropa در دانمارک ملاقات کرد تا درباره‌ي سکس، اعتیاد به الکل و عکس العمل تریه در قبال تیراندازی‌های کُپنهاگ با او صحبت کند.


AA چطور بود؟
(مخفف Alchoholic Anonymus - الکلی‌های ناشناس- سازمانی که در سال 1935 توسط بيل ويلسون و دکتر باب اسميت در آکرون ایالت اوهايو تاسیس شد. هدف این سازمان، یاری‌رسانی به افراد معتاد به الکل برای ترک و پاک ماندن است)

من به مدت 6 ماه، هر روز در جلسات AA شرکت می‌کردم. ما از یکدیگر حمایت می‌کردیم تا بتوانیم پاک بمانیم. این افراد به نوعی به خانواده‌ی من تبدیل شدند. من از تمام توان خود برای پاک ماندن استفاده کردم و حالا دوباره اندکی می‌نوشم تا بتوانم به کارم ادامه دهم. وقتی شما در حال ساختن یک فیلم هستید، کار دشواری یش رو دارید و بنابراین به نوشیدن بیش‌تر گرایش پیدا می‌کنید.

بنابراین نوشیدن الکل میان‌بُری است که به خلاقیت شما منتهی می‌شود؟

من قبلا نیز از داروهایی استفاده کرده‌ام که کمک زیادی به من کرده‌‌اند- روش کار من همیشه همین بوده است. اما نوشیدن الکل چیزی است که تا حدودی باعث فائق آمدن من بر اضطرابم می‌شود.

این اضطراب از کجا نشات می‌گیرد؟

من از دوران بچگی به این اضطراب مبتلا بوده‌ام. اعتقاد دارم که اگر یک هنرمند باشید و مَست کنید (خنده)، بسیار حساس‌تر خواهید بود. نظریه‌ی من این است: دانشمندان می‌گویند 80 درصد از فعالیت‌های فکری ما باعث توقف حس‌های‌مان می‌شود. بنابراین فیلترهایی برای بلوکه کردن اطلاعات غیرضروری در اختیار داریم. اما اگر شما حساس باشید، این بدان معنا است که آن فیلترها اندکی شکسته شده‌اند. حداقل این چیزی است که من در AA شاهدش بودم. حساس بودن باعث اضطراب شما می‌شود. حتی وقتی در تمام طول عمر خود در حالی که تحت درمان اضطراب بوده‌ام کار می‌کردم، به این نتیجه رسیدم که اضطراب چیزی است که گاهی اوقات می‌توانید آن را اداره کنید اما در سایر موارد کنار آمدن با آن غیرممکن است.

روش شما برای کنترل اضطراب چیست؟

نباید آن را تخلیه کرد بلکه باید با آن کنار آمد. این، تئوری خوبی است اما بسیار دشوار است. من خیلی زیاد مدیتیشن می‌کنم. اما وقتی در حال ساخت یک فیلم هستید، برای این که بتوانید کاری برای خودتان انجام دهید فرصتی ندارید و به الکل روی می‌آورید تا صبح روز بعد بتوانید به محل فیلم‌برداری برسید. به خاطر دارم زمانی که فیلم رقصنده در تاریکی را با بیورک می‌ساختم گریه می‌کردم و تقریبا داشتم همه چیز را رها می‌کردم. نبرد دشواری بود و او (بیورک) به اندازه‌ای خشمگین و از خود بیخود شده بود که همیشه می‌خواست فرار کند. بعد از آن مجبور می‌شدم دنبالش بروم و از او بخواهم برگردد. اما بیورک یکی از بهترین هنرپیشه‌هایی بود که تا آن زمان با آن‌ها کار کرده بودم. وقتی با هم کار می‌کردیم، ارتباط بسیار عمیقی داشتیم اما وقتی کار نمی کردیم فقط در حال جنگیدن بودیم. واقعا مُضحک بود.

رقصنده در تاریکی

آیا درمان روان‌پزشکی کمکی به شما می‌کند؟

من خیلی زیاد مدیتیشن می‌کنم که برای الان خوب است. گاهی اوقات روانپزشکم می‌گوید بیش از حد دارو مصرف می‌کنم و از نظر روحی و ذهنی حال خوشی ندارم.

شما در هر فیلمی که تا به حال ساخته‌اید در مقابل چیزی به شورش برخاسته‌اید. شورش شما بر علیه چیست؟

شورش، بخشی از خانواده من محسوب می‌شود. اگر شما به جمع خانواده‌ی ما بیایید متوجه می‌شوید آن‌ها چیزی می‌گویند اما شما مجبور هستید چیز دیگری بگوئید. سپس خانواده‌ی من با خانواده‌ی همسرم ملاقات می‌کنند که آن‌ها به هر چیزی پاسخ مثبت می‌دهند اما خانواده‌ی من اغلب با آن‌ها مخالف هستند و "نه" می‌گویند. اگر فُرم یا مفهومی در ذهنم باشد، به طور طبیعی با آن به چالش می‌پردازم تا ببینم می‌توانم از آن ایده چیز بیش‌تری به دست آورم یا نه.

مردمی که در جامعه‌ای مثل دانمارک زندگی می‌کنند نیازی به دست و پنجه نرم کردن با فقر یا دیکتاتوری ندارند؟

همین است- من در موقعیتی هستم که می‌توانم به شورش برخیزم. همان‌طور که خودتان گفتید، ما در جامعه‌ای نسبتا مرفه زندگی می‌کنیم، اگرچه شاهد حملات تروریستی بوده‌ایم که قبلا هرگز تجربه نکرده بودیم. بنابراین من می‌توانم فیلمی بسازم که با فیلم‌هایی که مردم می‌خواهند تماشا کنند متفاوت است و این مسئله‌ي بسیار مهمی محسوب می‌شود.

نظر شما درباره‌ي حملات تروریستی چیست؟ آیا ساخت جوک در این‌باره باید ممنوع شود؟

به نظر می‌رسد که همه، هنرمندان را تشویق می‌کنند هر چیزی که دلشان می‌خواهد تصویر و ترسیم کنند و از این نگرش با عنوان "حمایت از آزدی بیان" یاد می‌کنند اما موضوع همیشه به این شکل نیست. در دانمارک افراد بسیار تندرو و البته دست‌راستی وجود دارند که می‌خواهند مسلمانان را تحقیر کنند. از نظر سیاسی، این مسئله در فرانسه شکل متفاوتی دارد زیرا Charlie Hebdo یک روزنامه‌ی چپی محسوب می‌شود.

آیا حس شوخ‌طبعی شما به این معنا است که فیلم‌های‌تان همیشه به همان شکلی که خودتان می‌خواهید تفسیر نمی‌شوند؟

حس شوخ‌طبعی نیز می‌تواند برای شورش به کار گرفته شود و بیش از این که به ساخت یک فیلم برای خنداندن مردم مربوط شود، درباره‌ي استفاده از آن به عنوان یک ابزار است.

Nymphomaniac

هر فیلمی که شما ساخته‌اید یک بیانیه است. آیا نگران نیستید که مخاطبان نتوانند پیام آن را به دُرُستی درک کنند؟

مدت‌ها قبل گفته بودم اهمیتی نمی‌دهم که فیلم‌هایم چگونه و با چه هدفی مورد استفاده قرار می‌گیرند. تنها چیزی که برایم اهمیت دارد این است که نسخه‌های متفاوتی از آخرین فیلمم (Nymphomaniac) وجود دارد و نکته‌ي مهم این است که بدانیم کدام‌یک نسخه‌ی کارگردان (Director’s Cut) است.

چرا نقش سکس تا این حد در فیلم‌های شما اساسی است؟

من به یک خانواده‌ي طرف‌دار برهنگی تعلق دارم . نمی‌دانم چه ربطی به سکس دارد... این موضوعی است که به "واقعی بودن" مربوط می‌شود.

آیا خلق "رنج و ناراحتی" بخشی اصلی از قوه‌ي خلاقه‌ی شما است؟

هنگام ساخت Nymphomaniac، به شدت مطالعه می‌کردم. تمام کتاب‌های داستایفسکی را خوانده‌ام. حالا در حال مطالعه‌ی آنا کارنینا از تولستوی-که جنگ و صلح او را به شدت دوست دارم- هستم و از خواندن جویس و پروست لذت بسیار زیادی بُرده‌ام. بخش اعظم چیزهایی که نویسنده‌ها در کتاب‌های خود به کار می‌گیرند فوق‌العاده است و تلاش می‌کنم ببینم آیا می‌توانم آن‌ها را به زبان فیلم ترجمه کنم یا نه.

چرا همه‌ي شخصیت‌های مثبت (پروتاگونیست‌ها) شما زن هستند؟ آیا فکر می‌کنید با سویه‌ي مونث شخصیت خود ارتباط نزدیک‌تری دارید؟

شاید. نسبت دادن این‌ها به یک شخصیت مرد به شدت دشوار است. در عین حال من همیشه طرف‌دار پر و پا قرص Carl Dryer بوده‌ام. شخصیت‌های اصلی فیلم‌های او نیز همیشه زن‌ها بوده‌اند.

در حال حاضر برروی چه چیزی کار می‌کنید؟

نمی‌دانم. مشکل این‌جا است که تهیه‌ی سرمایه برای یک مجموعه‌ی تلویزیونی بسیار آسان است اما فکر نمی‌کنم این مسیری باشد که بخواهم آن را دنبال کنم.

آیا جنبش Dogme 95 هنوز وجود دارد؟

فکر نمی‌کنم کسی باقی مانده باشد که هنوز هم براساس قواعد آن کار کند. چیزی که اتفاق افتاد این بود که هدف ما کار با فیلم 35 میلیمتری بود و درباره‌ي امکان انجام این کار، بحث‌هایی طولانی در گروه با هم داشتیم. نتیجه این شد که فیلم بسیار ارزان بخریم، اما "ارزان بودن" نکته‌ي اصلی نبود. هدف ما، خلق فضایی بود که بازی‌گران بتوانند بهترین کار خود را در آن ارائه نمایند.

آیا دلیل خاصی برای استفاده از پیش درآمد تریستان و ایزولد (اثر واگنر) در سرتاسر فیلم Melancholia وجود داشت؟

بعد از تماشای فیلم‌های کوبریک، من نیز تلاش کردم از یک تِم موسیقایی در دو فیلم آخرم استفاده کنم. 15 سال پیش قرار بود یک Ring cycle را در Bayreuth کارگردانی کنم و به مدت دو سال در آن‌جا کار کردم. اما خانواده‌ی واگنر سر ناسازگاری داشتند. کسی که قبلا با آن‌ها کار کرده بود به من گفت این خانواده تو را گول می‌زنند چون در ابتدا با همه چیز موافقت می‌کنند اما بعدا می‌گویند نه!. بنابراین با آن‌ها به مقابله برخاستم تا متوجه شدند این ترفند جواب نمی‌دهد. سال‌ها قبل من گفته بودم:"اگر قرار باشد در تمام عمرم یک اُپرا کار کنم، دوست دارم آن، The Ring در Bayreuth باشد". اوه، این هنوز هم وسوسه‌کننده است.

https://www.theguardian.com/…/a…/20/lars-von-trier-interview

با تشکراز اردوان وزیری و وبلاگ آگراندیسمان


Delicious Delicious



 
جستجو
جستجوی فيلم، کارگردان، بازيگر..:

fa en


سايت های سينمايی!
 

Find a birthday!


پيوندها
 
مجله ۲۴
آدم برفی ها
دیتابیس فارسی فیلم های سینمایی
کافه سينما
سينمای ما
سينمای آزاد
 

اخبار روز ايران
[ Yahoo! News Search ]

Search Yahoo! here
 
 [ Yahoo! ]



options