توريست (۲۰۱۴):
«بهمن و پيامدهای آن»
"ترس چنان بر او چيره شد که فرار را بر قرار ترجيح داد و با شتاب هر چه تمـــام از مهلکه گريخت.."
«روبن اوستلاند» در فيلمی هوشمندانه با سمت و سويی انسانی که در بخش نگاه ويژه جشنواره فيلم کن 2014 به نمايش درآمد، رفتـــــار يک خانواده تحت تاثير عمل بزدلانه ی پدر خانواده را زير تيغ چاقوی جراحی خود ميبرد.
"ترس چنان بر او چيره شد که فرار را بر قرار ترجيح داد و با شتاب هر چه تمـــام از مهلکه گريخت.."
وقتی ﺯﻥ خانواده، ابا، که شخصيت اصلی فيلم است، خوراک لوبيـــــا را برای دو نفر سرو ميکند هنوز نميداند که شوهرش قرار است او و دو فرزندش را در حادثه وحشتناک سقوط بهمن ناديده بگيرد، مساله ای که چون بوق و کرنايی کرکننده در گوش اين خانواده ی کوچک و نمونه سوئدی، که در حال گذراندن تعطيلات در فرانسه است، صدا ميکند، صدايی که غرش و طنينش در اثر انکار و حاشای شوهر از ارتکاب به خطای مرتکب شده، مهيب تر و خشن تر هم ميشود.
در اين فيلم که در ﺷﺼﺖ و هفتمين جشنواره جهانی فيلم کن در بخش نوعی نگاه ويژه ی آن در يک روز يکشنبه به نمايش درآمد، *کارگردان مرموز سوئدی مشغله ی ﺟﺬاﺏ ﺧﻮﺩ, واشکافی رفتــــــــــار انسان در واکنش به شرايط و وضعيت های سخت و دشوار, را از سر ميگيرد. اين بار او به سراغ دوگانه ی غريزه ی بقای شخصی و ارزشهای انسانی ياری و همبستگی رفته و اين دو را در برابر پس زمینه ای اخلاقی حول موضوع ترس و بزدلی قرار ميدهد*، که در فيلم قبلی خود، "نمايش"، از زاويه ديگری بدان نگريسته بود.
با همان کاردانی و درايت هميشگيش درگشوده بودن به تفاسير گوناگون از موضوعات متنوعی که خوراک ذهنی مخاطبانش را فراهم ميکند، - موضوعاتی نظير زندگی خانوادگی، زن و شوهری، دوگانگی زن و مرد، حقيقت و کذب، تحصيل فرزندان، و اوقات فراغت - روبن اوستلاند فيلم هوشمندی ساخته با کارگردانی عالی و استفاده از نشانه های بصری کلاسیک بر اساس تصـــاوير ثابت و شخصيتهايی که وارد و خارج از صحنه و ميدان ديد مخاطب ميشوند .
این رویکرد او به طرز زیبايی شکاف و تفرقه اي را نشانه رفته که به طور چشمگیری خانواده را در چنگال خود گرفتــــه است، به طوری که توماس شوهر ابا و پدر خانواده از احساس اﻧﺰﻭاﻱ فزاينده ای رنج ميبرد که نتيجه ترس و بزدلی اوست.
با واشکافی صبورانه ی واکنشهای زنجيره ای در کانون فيلمنامه اش، روبن اوستلاند بار ديگر با اصالتی عالی علاقه اش ﺑﻪ تجزیه و تحلیل طبیعت انسان را به نمايش ميگذارد. او با حرکت از يک واقع گرايی اجتماعی-روانی بسيار ﺳﺎﺩﻩ (زندگی روزانه شخصيت ها) به سمت نمايش ماهرانه ی مسائل وجودی تر( يا اگزيستانسيال تر) ﮔﺎﻡ ﺑﺮﻣﻴﺪاﺭﺩ، و با گذشتن از ميان سکانس های پر فضا و اتمسفر (کوهستان، شبهای پرستاره و روشنايی های ميادين اسکی، برف های انبوه در حال ريزش)، لحظاتی را هم با کمک گرفتن از بازيگران مکمل به شوخ طبعی هايش اختصاص ميدهد (از جمله شاهدان مجادله و دعوای زن و شوهر) ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ يک صحنه ی ﺩﻳﮕﺮ نسبتا رويايی و بواقع بسيار معماگون. در يک نمـــای کلی ميتوان چنين گفت که سازنده ی فيلم ﭘﻨﺪاﺭ و حقيقت را با هم درآميخته، و با وجود نتيجه ی قابل بحث و گفتگويش، با بهره گيری از کشش و جاذبه ی پر قدرت و جهانشمول آن، از «توريست» فيلمی چشمگير و خارق العاده ساخته است.
با وجود ﻓﻐﺎﻥ و فریادهای ﻛﻤﻚ ﺧﻮاﺳﺘﻦ فرزندان و همسرش در کوران حادثه ﺳﻘﻮﻁ ﺑﻬﻤﻦ, توماس به سرعت هر چه تمامتر از مهلکه می گريزد. آنچه پس از همه ی حرف و حديث ها بايد گفت اينست که مشکل اصلی ﻧﻪ ﺩﺭ شر و شرارت ذاتی وجود توماس بلکه بيشتر برخاسته از احساس ترس و بزدلی اوست، گرچه در هر صورت آسيب و خسران وارد آمده و تعادل کل خانواده برهم ﺧﻮﺭده است و توماس با انکار و حاشاکردن کامل عمل بزدلانه ی خود در هر جمع و اجتماع عمومی, چاره ای جز تن در دادن به تبعات عملش ﻧﺪاﺭﺩ ، يعنی جعل و دروغپردازی های ديگری درباره زندگی اﺵ که پيش از اين بی عيب و نقص می نمود.
«توريست» از پنج پرده ی مجزا تشکيل شده است، هر پرده در يک روز در پيست های اسکی در لو آرک فرانسه ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﭘﺪﺭ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ توماس سپری ميشود, ﻫﻤﻮ که به گفته ی همسرش، ابا، مدام در حال کارکردن است و فقط بخش ناچيزی از وقتش را صرف خانواده و فرزندانش، ورا و هاری، ميکند. ﺑﺎﺭﻱ، با وجودی که روز نخست تعطيلات به خوبی هر چه تمامتر مطابق همـــان کليشه های قديمی هميشگی دورهم بودن و با يکديگر هماهنگ شدن سپری ميشود (همگی با هم به اسکی ميروند و با همديگر چرت بعدازظهرشان را به جا مي آورند و غيره)، اما با آمدن روز دوم فضا و جو تعطيلات با پيشامد حادثه سقوط بهمنی سهمگين که بساط غذاخوريشان در تراس محل اقامتشان را هدف ميگيرد، چرخش ناگواری پيدا ميکند.
(برگردان از مقاله ای به قلم فــابين لمرسيه در سايت سينه يوروپ)
ترجمه: علی يوسفی شمالی
کارگردان: Ruben östlund
نام فيلم: Force Majeure: Turist
سال توليد: 2014