۰۷ دسامبر ۲۰۱۲ - ۱۷ آذر ۱۳۹۱
"همیشه با شخصیتهایی که قرار است بازی کنم، زندگی میکنم. اگر نتوانم در آن شخصیت حل شوم آن نقش را نمیپذیرم."
علاقه، وفاداری و وابستگی به هنر از لابلای این کلمات "اکبر عبدی" موج میزند و همین دلبستگی عمیق درونی است که او را طی دهههای گذشته به یکی از معروفترین و محبوبترین هنرپیشههای ایران تبدیل کرده است.
برای آنها که در اوایل دهه ۶۰ دوران کودکی خود را سپری میکردند، سریال "بازم مدرسم دیر شد"، که عبدی نقش اصلی را در آن بازی میکرد، یکی از جذابترین و پربینندهترین برنامههای تلویزیونی بود. داستان نوجوانی سر به هوا که هیچگاه سر وقت به مدرسه نمیرسید.
پس از این سریال موفق، نام عبدی با فیلم "محله برو و بیا" ، که بهترین بازیگران سینما در آن بازی میکردند، بر سر زبانها افتاد. امروز پس از گذشت سالها هنوز هم تماشای آن برنامهها و بازیگری نوجوانی سرخوش و بیباک، که خیلی زود به عنوان هنرمندی بااستعداد و توانمند در عرصه سینمای ایران شناخته شد، برای آن نسل و نسلهای جدیدتر دلنشین است.
"اکبر عبدی آقاباقر" ۴ شهریور ۱۳۳۹ در محله تیردوقلوی تهران به دنیا آمد. از همان دوران کودکی به بازی و بازیگری علاقه فراوان داشت. در سال ۱۳۵۷ با نمایش "سیرک باشکوه" پا به عرصه تئاتر حرفهای گذاشت و خیلی زود وارد تلویزیون و سینما شد. او در مجموعههای تلویزیونی پرطرفدار "محله بهداشت" و "مثل آباد"، و فیلمهای سینمایی بیادماندنی مانند "اجاره نشینها" اثر داریوش مهرجویی، "هنرپیشه" اثر محسن مخملباف، "مادر" اثر علی حاتمی، "آدم برفی" ساخته داوود ميرباقری و "ای ایران" از ناصر تقوایی بازی کرد.
عبدی میگوید "ساختار درونی من را نوشتهها و کارگردانی این اساتید شکل داد و البته ساختار بیرونیام را استاد عبدالله اسکندری. اما معنای سینما را از ناصر تقوایی آموختم و همیشه آرزو داشتم با او بیشتر کار کنم."
اکبر عبدی از معدود بازیگرانیست که با موفقیت به ایفای نقشهای گوناگون و گاه کاملا متفاوت پرداخته است: از نقش یک پسربچه بیخبر گرفته تا یک زن میانسال در فیلم "آدم برفی" تا حتا ایفای نقش یک پیرزن در فیلم "خوابم میاد". اما از بین همه آنها او برای تازهترین نقش خود در فیلمی به کارگردانی مسعود دهنمکی ارزشی خاص قائل است: "تابستان امسال جدیدترین نقش خود را به عنوان یک روحانی در فیلم "رسوایی" بازی کردم. قبلا هم نقشهای جدی بازی کرده بودم مثل هنرپیشه، مادر، ریحانه یا در آرزوی ازدواج اما هیچکدام به اندازه این نقش جدی و تخصصی نبود."
نقشآفرینی عبدی برای القای شخصیتهای متخصص یا غیرمتخصص، جدی یا غیرجدی چنان ماهرانه است که نه تنها تماشاچی را در خود غرق میکند بلکه چنان طبیعی مینماید که میتواند حتا آشنایانش را به اشتباه وادارد:
"به یاد دارم روزی که برای فیلم "خوابم میاد" تست گریم دادم با همان شکل و شمایل که در فیلم دیدید به خیابان رفتم. همه باور کرده بودند که من یک پیرزن هستم. به منزلم رفتم و نگهبان آپارتمان مرا نشناخت. گفتم آقای عبدی را میخواهم. گفت شما؟ گفتم عمه ایشانم. مرا تا در خانه همراهی کرد اما نشناخت. همان جلسات اولیه فیلمبرداری بود که با یکی از دوستانم سر صحنه قرار گذاشتم. از داستان فیلم چیزی نمیدانست. وقتی وارد شد از دور همدیگر را دیدیم. برایش سرتکان دادم، نشناخت. چشمک زدم و برایش بوس فرستادم. گیج شده بود. تا اینکه خودم را معرفی کردم. میگفت تمام مدت پیش خودم فکر میکردم این پیرزن دیوانه با من جوان چه کار دارد. برخوردهای این چنینی مرا مطمئن کرد که میتوانم این نقش را بازی کنم."
سال گذشته این هنرپیشه محبوب برای بازی در فیلم "خوابم میاد" جایزه سیمرغ جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. قبلا هم همین جایزه را برای بازی در فیلم "مادر" بدست آورده بود. اما به باور او این جایزهها دیر به سراغش آمدند:
"سالها پیش برای بازی در فیلم هنرپیشه یا آدم برفی یا ای ایران باید این جایزه را میگرفتم اما نمیدانم چرا نگرفتم. آن زمان جوان بودم و این جایزه شاید باعث به وجود آمدن انگیزهای دوچندان در من میشد اما حالا دیگر بسیار دیر است. البته بزرگترین تشویق و انگیزه برای من برخورد مردم کوچه و خیابان بوده است. چندبار شده که دو نفر که با هم تصادف کردهاند وقتی من را میبینند، میخندند و به آرامش میرسند. این برایم بزرگترین تشویق است."
یک تشویق هم برای او این است که به آرزویی قدیمی جامهعمل بپوشاند. او که به تازگی بازی در فیلم "داستان عوضی" به کارگردانی "فریدون جیرانی" را به اتمام رسانده، امیدوار است این آرزویش در فیلم بعدی با همکاری همین کارگردان برآورده شود:
"علاوه بر داستان عوضی، فیلمی که همیشه آرزوی بازیاش را داشتم زندگی یک فرد دو جنسی است که در سن ۱۷ سالگی تغییر جنسیت میدهد که قرار است به زودی آن را با آقای جیرانی کار کنیم."
همه او را بازیگری کمنظیر با توانمندیهای بسیار و گوناگون میدانند؛ چه آنهایی که با او از نزدیک آشنا و روحیه حساس و آسیبپذیر او را میشناسند و چه آنهایی که عبدی را به عنوان یک هنرمند میشناسند. نقشآفرینی اکبر عبدی حالا سالهاست بخشی از خاطرات اجتماعی-هنری جامعه شده است.
او میگوید:" من کودکی هستم که تا سن ۵۳ سالگی هنوز بزرگ نشدهام و امیدوارم هیچگاه بزرگ نشوم."
گزارش تصویری این صفحه حاصل دیدار با اکبر عبدی در یک بعدازظهر پاییزی است.
از خانواده حدادی و همچنین معصومه قاسمی، همسر عبدی، و المیرا دختر اکبر عبدی که ما را در تهیه این گزارش یاری نمودند سپاسگزاریم.